>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی تطبیقی اصل بنیادین در فلسفه ارسطو و ابن سینا  
   
نویسنده قاسمی حسین
منبع خردنامه صدرا - 1384 - شماره : 41 - صفحه:38 -51
چکیده    ارسطو با تحلیل ابتدایی از اشیا مادی،‌ به این نتیجه رسید که اشیا نه از یک جزء بلکه از دو جزء‌ تشکیل شده اند، یکی ماده و دوم صورت‌، ماده یا هیولی واجد وصف قوه بوده و صورت واجد وصف فعلیت است و از تنش و اصطکاک میان آن دو، حرکت تولید می شود بدین ترتیب حرکت را به خروج تدریجی شی ء از قوه به فعلیت تعریف کرد. اهمیت اصل تمایز ماده و صورت تا آنجاست که ارسطو توانست دیگر معضلات فلسفی خود را به کمک آن اصل تبیین کند تقسیم موجودات به محسوس و مجرد و تبیین تمایز موجودات مجرد از مادی، تبیین فاعلیت بعنوان فاعل طبیعی و تفسیر امکان بعنوان امکان استعدادی و معرفی خدا بعنوان محرک نامتحرک اولی و اتصاف آن به صورت و فعلیت محض و ماهیت و جوهر، از شاخصترین تفاسیر و تبیینهایی است که در راستای پذیرش اصل ماده و صورت و توسعه آن به سر تا سر گیتی به آنها دست یافته است. این در حالیستکه ابن سینا بر اساس تاثیرپذیری از آموزه های دینی و اعتقاد به خالقیت خدا و مخلوقیت جهان مدعی است که جهان بلحاظ ذاتی حادث است و نباید در تفسیر جهان به ماده و صورت اکتفا کرد لذا در کنار دو جزء مادی و صوری از جزء سومی به نام وجود سخن می گوید. بر این اساس اصل تمایز وجود از ماهیت اصل بنیادین در فلسفه او قرار می گیرد بطوریکه اصول دیگری مثل تقسیم موجودات به واجب و ممکن و تفسیر فاعلیت ایجادی و امکان به امکان ذاتی و ارائه براهین صدیقین و وجوب و امکان برای اثبات واجب و توصیف واجب به وجوب محض و عاری از ماهیت و جوهر،‌ در راستای پذیرش اصل مذکور و توسعه آن به سلسله موجودات گیتی بدست آمده است. در راستای مقایسه دو اصل یاد شده در فلسفه ارسطو و ابن سینا، می توان اصول و لوازم فلسفی دیگر را نیز به مقایسه گذاشت. بنابراین باید گفت که ارسطو موجودات را به جوهر و اعراض تقسیم می کند در حالیکه ابن سینا آنها را به واجب و ممکن تقسیم می کند ولکن در تحلیل ابن سینا آنها را به واجب و ممکن تقسیم می کند و لکن در تحلیل ممکن به دو جزء ماهوی و وجودی، دو قسم جوهر و اعراض را از اقسام جزء ماهوی می داند، همچنین فاعلیت و امکان در فلسفه ارسطو بمعنای فاعل طبیعی و امکان استعدادی است در حالیکه در فلسفه ابن سینا بمعنای فاعل ایجادی و امکان ذاتی است.برهان اثبات وجود خدا در فلسفه ارسطو برهان حرکت است اما در فلسفه ابن سینا برهان صدیقین است، خدای ارسطو فعلیت محض و جوهر است اما خدای ابن سینا وجود محض و عاری از جوهر و ماهیت است.
کلیدواژه تمایز ماده و صورت؛ حرکت؛ فاعل طبیعی؛ امکان استعدادی؛ محرک نامتحرک؛ تمایز وجود و ماهیت؛ فاعلیت ایجادی؛ امکان ذاتی.
آدرس
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved