|
|
انسان، شالوده هستی (تحریری از جایگاه انسانشناسی در حکمت متعالیه)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کرمانی طوبی
|
منبع
|
خردنامه صدرا - 1391 - شماره : 70 - صفحه:11 -24
|
چکیده
|
در آیات و روایات متعددی بیان شده است که هستی بخاطر انسان خلق شده (اوّل ما خلق الله نوری، نور محمد (ص)) و از سویی، هدف از خلقت انسان قرب به خدا تعیین شده است؛ یعنی خدا آنچنان بزرگ است که قرب به او نیز بس عظیم بشمار میآید و انسان چنان بزرگ است که با هدف تقرب به خدا خلق شده است. اما پرسش این است که مگر انسان چه دارد که در میانِ همه موجودات، شایسته کنیه شاهکار خلقت و خلیفه خدا شده و چنین جایگاهی پیدا کرده است؟ به نظر میرسد برکت وجودی او چنین غوغایی در هستی بپا کرده است. ابعاد وجودی انسان، پیچیدگی در ساختار او، فاعل شناسا بودنش، توصیه ادیان الهی و روایات درباره او، اینکه شناخت او سبب شناخت خدای هستی است و اینکه حلّ معمّای وجود انسان، حلّ همه معمّای هستی است، به این سوال انجامیده است که «انسان چیست، کیست و چه میکند؟» ببیان قرآن، این پرسش و پاسخ در ساحت ربوبی از جانب فرشتگان نیز صورت گرفته است و این دال بر این است که گویی شناخت انسان همه هستی و همه مشغله آفرینش است. بنام این انسان و بدست او، جنگها بپا میشود و بهمّت وی مفاهیم بلندی چون آزادی، صلح، عدالت، حقوق بشر و ... شکل میگیرد، دین معنا پیدا میکند، پیامبران اعزام میگردند، مدارس و حوزهها و دانشگاهها بپا میشوند و...؛ شگفتتر اینکه نه فقط ابعاد تکوینی وجود این موجود شگفت انگیز است که بعد اکتسابی او هم مسیلهساز شده است؛ چنانکه نه فقط وجود و حیات انسانها که فقدان آنها نیز متفاوت میگردد و فقدان انسان مکتسِبِ کمال، ضربهیی سخت به انسانیّت بحساب میآید.3از اینرو، نه فقط حکمت نظری که حکمت عملی نیز جایگاهی شایسته در نظام فکری و تربیتی ملاصدرا دارد. بنابرین، نه همه ساله که همه روزه نیز پژوهشدر این مقوله تازگی دارد. امّا روشن است که جان و نفس و روح انسان است که ممتازش ساخته و شگفتی آفریده است، و البتّه جسم انسان نیز بدان سبب که مَرکب و آبستن روح و نفس است، مهم و ویژه خواهد بود؛ بویژه با مبنای صدرایی که نفس انسانی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا است، یعنی از یکسو ارتباطی ناگسستنی با طبیعت دارد و از سوی دیگر اتّصال معناداری با خالق هستی. زهره نفس از زمین جسم متولد و بالنده گشته و به روحانیّت ارتقا مییابد. امّا پرسش اساسیتر این است که آیا این موجود شناختنی است و چرا شناخت وی ضرورت دارد؟ این مقاله بر آنست تا در چارچوب و بر مبنای تفکر صدرایی به این پرسش پاسخ گوید.
|
کلیدواژه
|
انسان ,انسانشناسی ,شاهکار خلقت ,من ,نفس ,ملاصدرا ,man ,anthropology ,masterpiece of creation ,soul ,Mulla Sadra
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|