>
Fa   |   Ar   |   En
   ارزیابی غایتمندی عالم طبیعت در فلسفه مشائی و حکمت متعالیه  
   
نویسنده ایمان پور منصور
منبع خردنامه صدرا - 1383 - شماره : 37 - صفحه:37 -46
فایل تمام متن
چکیده    مسئله غایتمندی عالم طبیعت با موجودات متنوعی که دارد یکی از مسائل اساسی حوزه خردورزی فلسفی محسوب می شود و اتخاذ هر گونه موضعی در این خصوص، نقش بسزائی در تکوین جهانبینی آدمی و تعیین جهت حیات فکری و علمی او دارد. ما در این مقاله، این مسئله را از دید دو مکتب فلسفی جهان اسلام یعنی فلسفه مشائی و حکمت متعالیه مورد ارزیابی قرار داده ایم.فلسفه مشائی بر پایه مبانی ویژه خود، عالم طبیعت را همچون عالم مجردات، تمثل و انعکاسی از کیان ربانی و نظام پیشین صور ارتسامی قلمداد کرده و آثار و حرکات اشیای مادی را برخاسته از طبایع آنها می داند و غایات مترتب بر این افعال را مقتضای آن طبایع ثابت و بدون شعور می شمارد! لکن حکمت متعالیه بر مبنای حرکت جوهری و جبلی همه موجودات عالم طبیعت و سریان شعور و عشق و شوق در تمام ذرات آن و فقیر بالذات بودن جملگی ماسوی الله از جمله عالم طبیعت به اثبات غایتمندی موجودات این بخش عالم می پردازد.از میان دو رویکرد مذکور، رویکرد حکمت متعالیه با توجه به اصول منسجم آن و ادله مبتنی بر آنها، قابل دفاع و معقول است، لکن دیدگاه فلسفه مشائی بجهت اشکالات مبنایی و فقدان ادله مردود و غیر موجه بنظر می رسد.
کلیدواژه غایتمندی، حرکت جوهری، عالم طبیعیت، معاد
آدرس دانشگاه شهید مدنی آذربایجان, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved