نگاهی فلسفی به زیبایی شناسی و هنر

زیبایی و بتبع آن هنر ، همیشه مورد علاقه انسان بوده و بانحای گوناگون این علاقه رانسان داده است . با وجود این ، کمتر کسی به تعریف ، ماهیت ، راز و علت زیبایی و مسائلی از این قبیل و همچنین رابطه زیبایی با هنر ، منشاء هنر و رابطه بین زیبایی و هنر با دین توجه داشته و با نگاه تیز بین به آن نگریسته است . اینها همه قلمرو تجربه و آزمون بیرونند و بنابراین از مسائل فلسفه هستند و اگر در برخی از علوم تجربی ، مانند روانشناسی و زیست شناسی مطرح شده اند ، باز از مرز تجربه گذشته و حالت فلسفی بخود گرفته اند . چنین نگاهی به زیبایی شناسی و هنر ، مسلماً نگرشی فلسفی و در حیطه وظایف فیلسوفان است که البته تعدادی از آنها ، همچنانکه به شناخت هستی و معرفت پرداخته اند ، از این امور نیز غفلت نکرده و اراء و نظریاتی در این زمینه ها از خود بر جای گذاشته اند که بسهم خود بسیار سودمند بوده و سبب دقت نظر بشر شده است.. در این نوشتار کوشش شده است ، برخی از این نظریات بررسی شده و در حد لزوم مورد ارزیابی قرار گیرند .