>
Fa   |   Ar   |   En
   درآمدی بر نظریات هابرماس در روش‌شناسی علوم انسانی  
   
نویسنده نوروزی رضاعلی ,شهدادی خواجه عسگری علی
منبع روش شناسي علوم انساني - 1385 - دوره : 12 - شماره : 47 - صفحه:115 -135
چکیده    رشد علوم تجربی و تاثیرگذاری آن بر زندگی انسانها باعث گردیده تا عده‌ای به فکر مرزبندی بین علم و غیر‌علم بیفتند. با تشکیل حلقه وین مباحث روش‌شناسی حالت رسمی پیدا کرد، منتهی اندیشمندان وابسته به این حلقه با محدود‌کردن علم به علوم تجربی و کنار گذاشتن معارف دیگر، آنها راه حصول به علم را مشاهده و آزمون فرضیه‌ها قلمداد کردند. دامنه این دیدگاه به علوم انسانی نیز کشیده شد و عده‌ای با این رویکرد به مطالعه و پژوهش در مسایل انسانی پرداختند. با آثار و افکار اندیشمندانی نظیر پوپر، کوهن و لاکاتوش حالت افراطی این دیدگاه تعدیل شد و علم تجربی از حالت تجربی محض به سوی انسانی‌شدن گام برداشت.به لحاظ روش‌شناسی می‌توان آثار هابرماس را به دو دوره تقسیم کرد، دوره اول به نقد مکتب فرانکفورت، بازسازی دیدگاه مارکس و نقد روش‌شناسی پوزیتیویسم اختصاص یافته و زمینه عمل‌گرایانه‌ای برای دوره دوم یا دوره «چرخش زبانی» که به نظریه کنش ارتباطی منتهی شد، فراهم شد. در این مقاله نویسندگان سعی دارند تا ضمن طرح و تحلیل دست‌آوردهای نظری هابرماس در دوره اول، اندیشه‌های معرفت‌شناختی او را در مورد علوم انسانی تبیین کنند.
کلیدواژه مکتب فرانکفورت ,روش‌شناسی علوم انسانی ,پوزیتیویسم ,هابرماس ,عمل‌گرایی
آدرس دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه هرمزگان, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved