>
Fa   |   Ar   |   En
   مناسبات بین فهم و تبیین در علوم انسانی و علوم طبیعی  
   
نویسنده حسنی حمیدرضا
منبع روش شناسي علوم انساني - 1385 - دوره : 12 - شماره : 47 - صفحه:94 -114
چکیده    از زمانی که دیلتای بین تبیین و فهم و در‌نتیجه بین علوم انسانی و علوم طبیعی تمایز نهاد، گرایشی نسبیت‌گرایانه را دامن‌گیر فهم، به‌عنوان روش علوم انسانی ساخت. البته خود دیلتای بر این امر واقف بود و کوشید تا بر این نسبیت‌گرایی فایق آید، اما راهکار او مورد وفاق واقع نگشت.گادامر با طرح گفتمان بین فاعل شناسا و متعلق شناخت (موضوعات علوم انسانی)، در‌واقع خواست تا ذهنیت را با ذهنیت محدود کند و از این طریق باز به ورطه نسبیت در افتاد.دیدگاه ریکور در این عرصه گامی به جلو محسوب می‌شود. ریکور نشان داد که وجود یک معنای عینی در متن نشان می‌دهد که علوم انسانی از ذهنی‌گرایی و نسبیت‌گرایی موجود در هرمنوتیک فلسفی رهیده‌‌است.البته از آنجا که تعریف ریکور از تبیین (تبیین ساختاری)، با تعریفی که دیلتای و پوزیتیویست‌ها از تبیین مدّ‌نظر داشتند (تبیین علّی) متفاوت است، نمی‌توان به‌طور قاطع، با دیدگاه ریکور در عدم تضاد بین علوم انسانی و علوم طبیعی همراهی کرد، اما تلاش وی در عینیت بخشیدن به علوم انسانی با قول به تعین معنای متن به مثابه الگویی برای علوم انسانی درخور تقدیر است.
کلیدواژه روش‌شناسی علوم انسانی ,تبیین ,فهم ,دیلتای ,گادامر ,ریکور
آدرس دانشگاه قم, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved