|
|
«آگاهیِ تاریخی» بهمثابه بنیادِ ابژکتیوِ علوم انسانی؛ (ملاحظاتی در نقد گادامر بر موضع دیلتای در باب عینیگرایی)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فتحی علی
|
منبع
|
روش شناسي علوم انساني - 1400 - دوره : 27 - شماره : 108 - صفحه:65 -83
|
چکیده
|
دیلتای کوشیده است «نقد عقل محض» کانت را به «نقد عقل تاریخی» در عرصۀ علوم انسانی تبدیل کند تا از قِبَل این رهیافتِ خاص، هم شان مستقلی برای علوم انسانی تدارک و هم معنای جدیدی از ابژکتیویته را در این ساحت آشکار کند. گادامر با نقدهای خویش او را ملامت کرده و مدعی شده است دیلتای در دام ابژکتیو علمی افتاده و با سنت نوکانتی که در عصر او جریانِ غالب و شایع بوده، ناخودآگاه همراهی کرده است؛ نیز اینکه دیلتای با وجود تفکر تاریخی، در نظام فکری خویش به همۀ لوازم و نتایج این تفکر وفادار نبوده است.در این جستار برای اینکه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی را در نظرگاه دیلتای نشان دهیم، از تناظر میان سهگانۀ «تاریخ» «جهانِ زیسته» و«هرمنوتیک» سخن گفتهایم. ادعا این است که تاریخ، بنیادِ زیستجهان و بالمآل بنیادِ هرمنوتیک است، که به موجب نسبتهای انسان در این عرصه، حیات تاریخی او رقم میخورد، «تاریخ» همان «زیستجهان» است در مقام فروبستگی و «زیستجهان» همان «تاریخ» است در ساحت انفتاح و گشودگی؛ «هرمنوتیک» نیز بهمثابه منطقِ این نسبت و دانشی است که این دو ساحت را از مقام «اجمال و حضور» به مقام «تفصیل و حصول» درآورده است.البته در سایۀ چنین نگاهی آنچه ضامن عینیت و شان ابژکتیو علوم (انسانی) میشود نه انسان است، نه زیستجهان و نه تاریخ؛ بلکه کل این فرایند و جریانِ آگاهی است که از آن میتوان به «آگاهی تاریخی» یاد کرد.
|
کلیدواژه
|
دیلتای ,تاریخ ,آگاهی تاریخی ,زیستجهان ,هرمنوتیک ,علوم انسانی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران، پردیس فارابی, گروه فسلفه, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|