|
|
سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تاثیر آن بر امنیتیسازی منطقه غرب آسیا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رحیمی علیرضا ,خبیری کابک ,سلطانی علیرضا ,متقی ابراهیم
|
منبع
|
آفاق امنيت - 1400 - دوره : 14 - شماره : 51 - صفحه:177 -207
|
چکیده
|
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین فردگرایی در سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تاثیر آن بر امنیتیسازی منطقه غرب آسیا است. متناسب با این هدف، نگارنده بهدنبال پاسخ به این سوال اصلی است که فردگرایی در دوران ترامپ چه تاثیری بر امنیتیسازی منطقه غرب آسیا داشته است؟ نگارنده تلاش میکند تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به نظریه پیوستگی روزنا از یکسو و نظریه امنیتیسازی مکتب کپنهاگ از سوی دیگر بهعنوان چارچوب نظری، فردگرایی در سیاست خارجی ترامپ را بررسی و تاثیر آن بر امنیتیسازی منطقه راهبردی غرب آسیا را تحلیل کند. روزنا منابع سیاست خارجی را به پنج دسته تقسیم میکند: فردی، وابسته به نقش، اجتماعی، حکومتی و خارجی. درخصوص اولویت هر کدام از این متغیرها، روزنا معتقد است که نقش متغیر فرد در آمریکا بهعنوان کشوری با وسعت زیاد، اقتصاد توسعهیافته و با جامعه باز در پایینترین سطح قرار دارد. بررسی سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ از بعد روانشناسی شخصیتی و عملکرد، برخلاف نظریه روزنا نشان میدهد که متغیر فرد بالاتر از چهار مورد دیگر قرار گرفته است. هرچند امنیتیسازی منطقه غرب آسیا به دولت جرج دبلیو بوش برمیگردد؛ اما آنچه این مقاله بهعنوان فرضیه درنظر گرفته است، تاثیری است که فردگرایی ترامپ بهعنوان بازیگر امنیتیساز در سیاست خارجی دولت در تشدید امنیتیسازی منطقه غرب آسیا و اقدامات تنش آفرین انجام داده است. پژوهش حاضر اثبات میکند که اقداماتی ازقبیل ممنوعکردن اتباع شش کشور اسلامی از ورود به آمریکا، خروج از برجام، ترور سپهبد قاسم سلیمانی و انتقال سفارت رژیم صهیونیستی از تلآویو به بیتالمقدس، بهعنوان اقدامات خاص و نتیجه تشدید امنیتیسازی این منطقه، قابل ارائه است.
|
کلیدواژه
|
سیاست خارجی آمریکا، نظریه پیوستگی روزنا، فردگرایی، امنیتیسازی، غرب آسیا
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, دانشکده علوم سیاسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, دانشکده علوم سیاسی, گروه روابط بینالملل, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, دانشکده علوم سیاسی, گروه روابط بینالملل, ایران, دانشگاه تهران, دانشکده حقوق و علوم سیاسی, گروه روابط بین الملل, ایران
|
پست الکترونیکی
|
emottaghi@ut.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Individualism in the US Foreign Policy during Trump’s Presidential Period and Its Impact on Securitization in the Region of the Western Asia
|
|
|
Authors
|
Rahimi Alireza ,Khabiri Kabak ,Soltani Alireza ,Motaghi Ebrahim
|
Abstract
|
The main purpose of this study is to explain individualism in US foreign policy during the Trump era and its impact on security in the region of the Western Asian. In line with this goal, the author seeks to answer the main question t; What effect has Trump’s individualism had on the security the region of the Western Asian? The author tries to examine the individualism in Trump’s foreign policy by using a descriptiveanalytical method and quoting the theory of Rosenau continuity, on the one hand, and the theory of security of the Copenhagen school, on the other hand, as a theoretical framework and analyzes its impact on security in the strategic region of the Western Asia. Contrary to Rosenau’s theory, a study of American foreign policy under Trump in terms of personality psychology and performance shows that the individual variable is higher than the other four. Although the security of the region of the Western Asian goes back to the George W. Bush administration, what this article hypothesizes is the effect that individualism in the Trump administration’s foreign policy is on intensifying the security of the region of the Western Asian and the extraordinary actions that Trump has taken as a security player. The present study proves that measures such as banning citizens of six Islamic countries from entering the United States, leaving JCPOA, assassinating General Qassem Soleimani and moving the Israeli embassy from Tel Aviv to Jerusalem can be presented as special measures and as a result of intensifying security in the region.the documents through library technique.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|