بررسی اثرات تحریک الکتریکی داخل عضلانی بر پارامترهای بالینی و سونوگرافی نقاط ماشه‌ای: مطالعه چند‌موردی

هدف سندرم درد مایوفاشیال یک اختلال بالینی با شیوع 85 درصد است. مشخصه آن وجود نقاط ماشه‌ای است که معمولاً تمام افراد در طول عمر خود حداقل برای 1‌ بار با آن‌ها مواجه می‌شوند. درمان‌های فیزیوتراپی و پزشکی متفاوتی برای درمان سندرم درد مایوفاشیال استفاده می‌شوند. مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی یک مداخله نسبتاً جدید برای دردهای عضلانی‌اسکلتی است. هدف این مطالعه بررسی تاثیرات مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی بر پارامترهای بالینی و همچنین پارامترهای تصویربردای سونوگرافی مرتبط با نقاط ماشه‌ای در بیماران با نقاط ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی است.روش بررسی این مطالعه یک کارآزمایی بالینی به‌صورت مطالعه مطالعه چند‌موردی است. در این مطالعه 12 شرکت‌کننده که دارای نقاط ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی بوده‌اند تحت درمان و ارزیابی قرار گرفته‌اند. شرکت‌کنندگان 3 بار در طول 1 هفته تحت درمان تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی قرار گرفتند. متغیرهای درد و دامنه حرکتی چرخش گردن در زمان‌های قبل و بعد از مداخله به ترتیب با ابزار visual analogue scale و گونیامتر ارزیابی شدند. پارامترهای سونوگرافی، شامل قطر طولی و مساحت نقطه ماشه و همچنین ضخامت عضله تراپزیوس فوقانی با تصویر‌برداری سونوگرافی b-mode اندازه‌گیری و ارزیابی شدند. مقادیر اندازه‌گیری‌شده قبل و بعد با استفاده از آزمون آماری تی زوجی با در نظر گرفتن سطح معناداری 0/05 مقایسه شدند.یافته‌ها در پایان 3 جلسه درمانی تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی، درد و دامنه حرکتی چرخش گردن به همان سمت به‌طور معنی‌داری بهبود یافته بود (0/05>p). همچنین اندازه‌ گیری‌های تصویربردای سونوگرافی، از‌جمله قطر طولی و مساحت نقطه ماشه و همچنین قطر عضله تراپزیوس فوقانی به‌طور قابل‌توجهی در مقایسه با اندازه‌‌گیری‌های قبل از اعمال مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی کاهش یافته بود (0/05>p).نتیجه‌گیری به نظر می‌‌رسد مداخله تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی می‌تواند تاثیرات مثبت و امیدوارکننده‌ای بر پارامترهای بالینی و همچنین اندازه گیری‌های سونوگرافی در بیماران با نقطه ماشه‌ای در عضله تراپزیوس فوقانی داشته باشد. اما برای بررسی اثرات بلند‌مدت تحریک الکتریکی داخل‌عضلانی و همچنین مقایسه با مداخلات درمانی دیگر به مطالعات بیشتر با حجم نمونه بزرگ‌تر و دارای گروه‌های کنترل نیاز است.

the effects of intramuscular electrical stimulation on clinical and sonographic parameters in the people with trigger points: a case series study

objective myofascial pain syndrome (mps) is a clinical disorder with a prevalence of 85%. it is characterized by the presence of trigger points, and all people experience it at least once in their lives. different physiotherapy and medical methods are used to manage mps. intramuscular electrical stimulation (imes) is a relatively new treatment option for mps. this study aims to examine the effect of imes on clinical and ultrasound imaging parameters related to trigger points in patients with mps.materials & methods this is a case series clinical trial. twelve participants with trigger points in their upper trapezius muscles participated in this study. they were treated three times per week with imes. before and after the intervention, pain and cervical spine range of motion (rom) were measured with the visual analog scale and goniometry. ultrasonic parameters (longitudinal diameter and the area of trigger points, and the thickness of the upper trapezius muscle) were assessed with b-mode ultrasound imaging technique. the pre-test and post-test values were compared using the paired t-test. the significance level was set at 0.05.results after three sessions of imes, pain and cervical spine rom improved significantly (p<0.05). all ultrasound imaging parameters, including trigger points’ longitudinal diameter and area and upper trapezius muscle thickness, decreased significantly compared to baseline (p<0.05).conclusion imes seems to have promising effects on clinical and ultrasound imaging parameters of patients with mps. further studies with larger sample sizes are recommended to investigate the long-term effects of imes with the inclusion of a matched control group.