|
|
تجربههای زیستۀ مرزنشینانِ شهر نودشه از پدیدۀ مرز
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فتوحی سردار ,فاضلی نعمت الله
|
منبع
|
تحقيقات فرهنگي ايران - 1398 - دوره : 12 - شماره : 2 - صفحه:133 -152
|
|
|
چکیده
|
در جوامع سنتی، مرزها بیشتر مبتنیبر ویژگیهای زبانی، مذهبی، و فرهنگی بودند، ولی در عصر مدرن، مرز در چارچوب دولت معنادار است. درواقع، تا یک دهه پیش، رویکردهای جهانیشدن و دورۀ پسامرزی مطرح میشد، ولی امروزه به دلایل مختلف، ازجمله ناامنی، مرزها بیشازپیش مستحکم شدهاند و نظارت و کنترل بیشتری بر آنان اعمال میشود. در این شرایطی، تقریباً نیمی از محیط پیرامون کسانیکه در نزدیکی مرز زندگی میکنند، تحت این نظارت و کنترل قرار میگیرد؛ ازاینرو، بهنظر میرسد که تجربههای این افراد از مرز، با کسانیکه در مرکز نقاط غیرمرزی ساکن هستند، متفاوت است، زیرا این افراد، از هر چهار جهت، فاقد نظارت و کنترل هستند. پژوهش حاضر، در راستای درک بهتر این موضوع، با استفاده از روش پدیدارشناسی، تجربههای زیستۀ مردم شهر نودشه را (بهعنوان نمونه موردی) بررسی کرده است. دراینراستا، برپایه روش تحلیل تماتیک، چهار بُعد نگرش فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی، و سیاسی در مورد مرز، شناسایی شد. در رویکرد فرهنگی و محیطی، مرز بهعنوان دیوار محدودکننده و عامل سلب ارتباط انسانی قلمداد شده است، ولی از بُعد سیاسی، مرز، رهاییبخش تلقی میشود. از بعد اقتصادی، وضعیت پیچیدهتر است و سه دیدگاه متفاوت به پدیدۀ مرز، مطرح است. براساس دیدگاه نخست، مرز، «محدودکنندۀ حیاتبخش» است، در این معنا، مرز، مانعی در برابر روابط اقتصادی است، ولی این موانع، بیش از نبود آن برای گذران زندگی، اهمیت دارد. در دیدگاه دوم، مرز، «آزادیبخشِ بازار» است، در این معنا، مرز، عامل پیوند دستکم اقتصاد دو کشور با هم است و مبادلۀ دوسویه بین آنان رواج مییابد که این ظرفیت، برای شهرهای غیرمرزی فراهم نیست. در رویکرد سوم، مرز، عاملی برای «محرومیت از مرکز» تلقی میشود که برایناساس، مرز بهعنوان مانعی در برابر توسعه و پیشرفت و حتی دریافت امکانات رفاهی بهشمار میآید.
|
کلیدواژه
|
رهاییبخش، محرومیت، مرزنشینی
|
آدرس
|
پژوهشکدۀ مطالعات فرهنگی و اجتماعی, ایران, پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
nfazeli@hotmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Lived Experience of the Nowdeshah’s Frontiersmen of the Border Phenomenon
|
|
|
Authors
|
Fazeli N. ,Fotuhi S.
|
Abstract
|
The present study phenomenologicaly examines and analyzes the lived experience of the Nowdeshah’ borderline residences. Based on a thematic analysis, four dimensions of the lived experiences studied are identified consisting of the cultural, environmental, economic and political experiences. In the cultural and environmental experience, the border is considered as a limiting wall and a factor in the abandonment of human communication, where as the political dimension is considered as a liberating frontier. From the economic point of view, the situation is more complicated and there are three different perspectives which are commonplace to the border phenomenon. The first one believes that the border is "potentially life limiting". In this perspective the border is a barrier to economic relations, although it is necessary and might be existed and accepted. This is due to that fact that without the border it is too difficult to live and survive. In the second view, the border is seen as “liberalization of the market." In this sense, the frontier makes the two countries’ economies more interconnected, and there is a twoway exchange between them, which does not provide for foreign cities. In the third approach, the border is considered as "deprivation from the center". In this view the border is seen an obstacle to development, and even to the acquisition of amenities.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|