ارائه الگوی رقابت‌پذیری خوشه‌های صنعتی و صنایع تبدیلی کشاورزی شرکتهای وابسته به تعاونی های کشاورزی استان مازندران

هدف از این تحقیق مدل سازی عوامل موثر بر رقابت پذیری خوشه های صنعتی و روش انجام پژوهش آمیخته-اکتشافی بود. بر این اساس جامعه آماری را ترکیب دو بخش کیفی و کمی تشکیل داد. بخش کیفی شامل خبرگان خوشه های صنعتی (مدیر ارشد یا مدیر بخش بازاریابی و فروش با حداقل 10 سال سابقه مفید کاری و تحصیلات دکتری بود). جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارکنان اداری خوشه ادوات کشاورزی شهرک صنعتی ساری می‌‌باشند که تعداد آنها 107نفر می‌‌باشد. پس از آن با استفاده از نرم‌افزار کیفی maxqda و کدگذاری باز و محوری عوامل موثر شناسایی و با نرم‌افزار کمّی pls مدل تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. مطابق با نتایج کیفی تحقیق عوامل موثر بر رقابت‌پذیری خوشه‌های صنعتی و صنایع تبدیلی کشاورزی عبارتند از: شبکه نهادها و صنایع پشتیبان، پیش‌زمینه‌های اجتماعی، تسهیل نوآوری، تمرکز جغرافیایی، استراتژی شرکت ساختار و رقابت. همچنین گزینه‌های شناسایی شده برای عامل اصلی شبکه نهادها و صنایع پشتیبان عبارتند از ادغام عمومی بنگاه‌ها، ارتباط با تامین‌کنندگان، ارتباط دولت با مراکز تحقیقاتی، عقد قراردادهای بانکی، مکانیزم‌های تعدیل مالیات و پشتیبانی دولت. همچنین گزینه‌های شناسایی‌شده برای عامل اصلی پیش‌زمینه‌های اجتماعی عبارتند از ارزش اجتماعی مشترک، ایجاد ضوابط رفتاری مشترک، حس جامعه‌پذیری، وجود تعرفه‌ها و فرصت‌های مشترک. همچنین گزینه‌های شناسایی‌شده برای عامل اصلی تسهیل نوآوری عبارتند از آموزش خلاقیت، بالفعل‌شدن نوآوری، افزایش ظرفیت نوآوری، میزان نوآوری، وجود دانشگاه‌ها و مراکز دانش. همچنین گزینه‌های شناسایی‌شده برای عامل اصلی تمرکز جغرافیایی عبارتند از تخصص‌یافتگی بخشی، تمرکز شرکت‌های مرتبط و مکمل، نزدیکی جغرافیایی شرکت‌ها. همچنین گزینه‌های شناسایی‌شده برای عامل اصلی استراتژی شرکت ساختار و رقابت عبارتند از انتخاب استراتژی، انعطاف‌پذیری در رقابت، تسهیم رقابت و همکاری، رقابت محلی، وجود افزایش تقاضا، وجود مشتریان در بازارهای داخلی.

Presenting the Competitiveness Model of Industrial Clusters and Agricultural Conversion Industries of Companies Affiliated to Agricultural Cooperatives in Mazandaran Province

Abstract The purpose of this study was to model the factors affecting the competitiveness of industrial clusters and the method of conducting mixedexploratory research. Accordingly, the statistical population consisted of a combination of qualitative and quantitative parts. The quality department consisted of experts from industrial clusters (senior manager or director of marketing and sales with at least 10 years of useful work experience and doctoral education). The statistical population of the quantitative section consisted of all managers and administrative staff of the agricultural implements cluster of the industrial town affiliated to Sari agricultural cooperatives, numbering 107 people. Using Maxqda quality software and open and axial coding, the factors affecting the competitiveness of industrial clusters and agricultural conversion industries were identified and with PLS software, the research model was tested. According to the research results, these factors are: network of supporting institutions and industries, social backgrounds, innovation facilitation, geographical focus, company strategy and competition structure. The main factors of the Network of Supporting Institutions and Industries are: public mergers, liaison with suppliers, government liaison with research centers, banking contracts, tax adjustment mechanisms, and government support. The main factors of social backgrounds are: common social value, creation of common behavioral norms, sense of sociability, existence of common tariffs and opportunities. The main factors of facilitating innovation are: creativity training, actualization of innovation, increasing the capacity of innovation, the rate of innovation, the existence of universities and knowledge centers. The main factors of geographical concentration are: specialization, concentration of related and complementary companies, geographical proximity of companies. Finally, the main factors of Structure and Competition Company Strategy are: strategy selection, flexibility in competition, competition and cooperation sharing, local competition, increasing demand and the presence of customers in domestic markets.