اثربخشی درمان هیجان‌مدار (eft) بر اضطراب بدنی- اجتماعی، رفتارهای تکانشی و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به چاقی

مقدمه: چاقی یکی از بزرگترین چالش هایی است که خدمات بهداشت عمومی در قرن بیست و یکم با آن مواجه است و عامل اصلی مرگ ومیر قابل پیشگیری در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه است. یکی از دلایل روانشناختی پرخوری افراد و در نتیجه ابتلا به چاقی اضطراب، رفتارهای تکانشی و عدم تنظیم هیجانات می باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر اضطراب بدنی- اجتماعی، رفتارهای تکانشی و خودتنظیمی هیجانی افراد مبتلا به چاقی بود.مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر تجربی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه آزمایش و گواه با پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به چاقی ساکن شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس اضطراب بدنی- اجتماعی (spa) هارت و همکاران (1989)، پرسشنامه تکانشگری (bis-11) بارت و همکاران (2004) و مقیاس خودتنظیمی ﻫﯿﺠﺎنی هافمن و کاشدان (2010) استفاده شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری (یک ماهه) با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها است. نخست، تعداد 30 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. سپس، گروه آزمایش درمان هیجان مدار را طی 8 جلسه درمانی، هفته ای یک جلسۀ 90 دقیقه‌ای دریافت کرد. هر دو گروه در سه مرحله زمانی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. داده‌ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیره با استفاده از نرم‌افزار spss-22 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد درمان هیجان مدار بر اضطراب بدنی- اجتماعی، رفتارهای تکانشی و خودتنظیمی هیجانی زنان مبتلا به چاقی اثربخش بوده است است (0.05=p). این اثربخشی در دوره پیگیری ماندگار بود.نتیجه گیری: براساس یافته های این می توان نتیجه گرفت درمان هیجان مدار را می توان به عنوان مداخله ای اثربخش جهت کاهش اضطراب بدنی- اجتماعی و رفتارهای تکانشی و بهبود خودتنظیمی هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بکار برد.

the effectiveness of emotion-focused therapy (eft) on social physique anxiety, impulsive behaviors and emotional self-regulation in obese women

introduction: obesity is one of the biggest challenges facing public health services in the 21st century and is the main cause of preventable deaths in developed and developing countries. one of the psychological reasons for people’s overeating and obesity as a result is anxiety, impulsive behavior and lack of regulation of emotions. the purpose of the present study was to determine the effectiveness of emotionally focused therapy on physical-social anxiety, impulsive behaviors and emotional self-regulation of obese people.methods: the method of the present study was quasi-experimental with pre-test-post-test design with experimental and control groups with follow-up. the statistical population of the research consisted of all obese women living in tehran in 2022. in order to measure the research variables, social physique anxiety scale (spa) by hart et al. (1989), the impulsivity questionnaire (bis-11) by barrett et al. (2004) and the emotional self-regulation scale by hoffman and kashdan (2010) were used. the research method is quasi-experimental with pre-test-post-test design and follow-up (one month) with control group and random assignment of subjects. first, 30 people were selected by by convenience sampling method and were randomly assigned to experimental and control groups (15 people each). then, the experimental group received emotion-focused therapy during 8 therapy sessions, one session of 90 minutes per week. both groups were measured in three stages: pre-test, post-test and one-month follow-up. the data were analyzed by multivariate variance analysis using spss-22 software.results: the findings of the research showed that emotion-focused therapy was effective on social physique anxiety, impulsive behaviors and emotional self-regulation in obese women (p=0/05). this effectiveness was sustained in the follow-up period.conclusion: conclusion: based on these findings, it can be concluded that emotional therapy can be used as an effective intervention to reduce physical-social anxiety and impulsive behaviors and improve emotional self-regulation in obese people.