>
Fa   |   Ar   |   En
   تاثیر اقتصاد سایه‌ای بر کارآفرینی ضرورت گرا و فرصت گرا  
   
نویسنده شاه آبادی ابوالفضل ,قاسمی فر ثمینه ,گلشنی لیلا
منبع توسعه كارآفريني - 1403 - دوره : 17 - شماره : 2 - صفحه:157 -187
چکیده    هدف: کارآفرینی با  درک و شناسایی فرصت‌های کسب وکار، ایجاد اشتغال، افزایش تولید ملی و افزایش رفاه اجتماعی به عنوان یکی از راه های دستیابی به توسعه تلقی می گردد. کارآفرینی بر مبنای انگیزه را به دو دسته ضرورت گرا و فرصت گرا تقسیم کرده اند. کارآفرینان ضرورت گرا، کارآفرینانی اند که مجبور به راه‌اندازی کسب‌وکار می شوند. اما، کارآفرینان فرصت گرا، کارآفرینانی اند که با هدف استقلال شغلی یا افزایش سود، وارد حوزه کارآفرینی شده اند از سویی، در کلیه کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته، بخشی از فعالیت های اقتصادی، خارج از ساختار رسمی و در سایه انجام می شود که می تواند بر بخش رسمی از جمله کارآفرینی تاثیر بگذارد. اقتصاد سایه‌ای به عنوان یکی از ویژگی های ساختاری مطرح می شود که در تمام ساختارهای اقتصادی دنیا اعم از درحال توسعه و توسعه یافته کم و بیش وجود دارد و می تواند فرایند کارآفرینی را تحت تاثیر قرار دهد. درخصوص ارتباط اقتصاد سایه ای و کارآفرینی ضرورت گرا و فرصت گرا نظریات دیگری مطرح است که به شرح زیر مطرح می شوند: نظریه مدرنیزاسیون(به مرور زمان و با رشد گسترده اقتصاد رسمی، اقتصاد سایه به حاشیه رانده شد)، نظریه ساختارگرایی(اولین نظریه ای است که بیان می کند چگونه اقتصاد سایه بر کارآفرینی ضرورت گرا اثرات مثبتی برجای می گذارد.) - نظریه نئولیبرال (کاآفرینان فرصت گرا نه از روی ضرورت بلکه برای جلوگیری از هزینه ها و حفظ زمان به سمت کارغیر رسمی می روند).روش:  تحقیق حاضر با رهیافت داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته به تعیین تاثیر اقتصاد سایه ای بر کارآفرینی ضرورت گرا و فرصت گرا در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته (با توجه به دردسترس بودن داده هایشان) طی دوره 2020-2009 پرداخته است. در این تحقیق از شاخص های کارآفرینی ضرورت گرا و کارآفرینی فرصت گرا، منتشره توسط دیده بان جهانی کارآفرینی، بعنوان جایگزین عملیاتی کارآفرینی استفاده شده است. فرایند اندازه گیری حجم اقتصاد سایه ای بسیار مشکل است. زیرا، افراد فعال در آن سعی دارند ناشناخته باقی بمانند. همواره اطلاعات کمّی درباره فعالیت های سایه ای در دسترس است. از این رو برای اندازه گیری اقتصاد سایه، نتایج محاسبات پیشین درباره حجم اقتصاد سایه ای در کشورهای جهان، به عنوان معیار اندازه گیری اقتصاد سایه ای استفاده شده است.یافته‌ها: نتایج نشان داد اقتصاد سایه ای بر کارآفرینی ضرورت گرا در هر دو گروه از کشورهای منتخب تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ با این تفاوت که ضریب تخمینی آن در کشورهای درحال توسعه بیشتر بوده است. همچنین، تاثیر اقتصاد سایه ای بر کارآفرینی فرصت گرا در هر دو گروه از کشورهای منتخب منفی و معنادار بوده است؛ با این تفاوت که ضریب تخمینی آن در کشورهای درحال توسعه بزرگتر است. یک درصد افزایش نسبت اقتصاد سایه ای به تولید ناخالص داخلی به ترتیب موجب افزایش 0.091 و 0.047 درصدی کارآفرینی ضرورت گرا در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته شده است. چرا که افزایش بخش سایه ای اقتصاد به معنای عدم گزارش و ثبت برخی فعالیت های اقتصادی است. یک درصد افزایش در نسبت اقتصاد سایه ای به تولید ناخالص داخلی به ترتیب موجب کاهش 0.185 و 0.127 درصدی کارآفرینی فرصت گرا در کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته شده است. زیرا، افزایش اقتصاد سایه ای و عدم ثبت و گزارش فعالیت های اقتصادی منجر به انحراف از شرایطی رقابتی بازار، عدم تخصیص مناسب منابع، رواج رقابت غیرمنصفانه، کاهش درآمدهای مالیاتی دولت و تضعیف خدمات عمومی و پایه ای می شود. همچنین تاثیر متغیر کنترلی نهادهای حاکمیتی بر کارآفرینی ضرورت گرا در هر دو گروه از کشورهای منتخب منفی و معنادار و بر کارآفرینی فرصت گرا در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار بوده است. تاثیر متغیر کنترلی آموزش بر کارآفرینی ضرورت گرا در هر دو گروه از کشورهای منتخب منفی و معنادار بوده است. اما، تاثیر آن بر کارآفرینی فرصت گرا در کشورهای منتخب توسعه یافته مثبت و معنادار و در کشورهای منتخب درحال توسعه فاقد معناداری آماری بوده است. تاثیر متغیر کنترلی توسعه مالی نیز بر کارآفرینی ضرورت گرا در کشورهای منتخب توسعه یافته مثبت و معنادار و در کشورهای درحال توسعه فاقد معناداری آماری بوده است.
کلیدواژه کارآفرینی، اقتصاد سایه ای، نهاد حاکمیت، توسعه مالی، آزادسازی تجاری
آدرس دانشگاه الزهرا, دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی, گروه اقتصاد, ایران, دانشگاه هرمزگان, دانشکده مدیریت، حسابداری و اقتصاد, گروه اقتصادی و حسابداری, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, گروه مدیریت کارآفرینی, ایران
پست الکترونیکی ashmohammadi99@gmail.com
 
   the effect of shadow economy on necessity-driven and opportunity-driven entrepreneurship  
   
Authors shahabadi abolfazl ,ghasemifar samineh ,golshani leyla
Abstract    objective: entrepreneurship by understanding and identifying business opportunities, creating employment, increasing national production and rising social welfare is as one of the ways to achieve development. entrepreneurship based on motivation has divide into two categories: necessity-oriented and opportunistic. necessity-oriented entrepreneurs are entrepreneurs who forced to start a business. however, opportunistic entrepreneurs are entrepreneurs who have entered the field of entrepreneurship with the aim of job independence or increasing profits. motivation-based entrepreneurship is divided into necessity and opportunism. on the other hand, in all developing and developed countries, part of the economic activities are carried out outside the formal structure and in the shadows, which can affect the formal sector, including entrepreneurship. the shadow economy is proposed as one of the structural features that exist more or less in all economies of the world, both developing and developed, and can affect the entrepreneurial process. regarding the relationship between the shadow economy and necessity-oriented and opportunistic entrepreneurship, other theories are presented as follows: modernization theory (over time and with the extensive growth of the formal economy, the shadow economy vanished), theory structuralism (it is the first theory that states how the shadow economy has positive effects on necessity oriented entrepreneurship) neoliberal theory (opportunistic creators not out of necessity but to avoid costs and save time they go to informal work).method: in this regard, the present study with the approach of panel data and generalized moment method to determine the effect of the shadow economy on the necessity-driven and opportunity-driven entrepreneurship in two groups of developing and developed selected countries(according to the availability of their data) during the period 2009-2020. in this research, the indices of necessity-oriented entrepreneurship and opportunistic entrepreneurship published by the global entrepreneurship observatory are used as operational substitutes for entrepreneurship. the process of measuring the size of the shadow economy is fiendishly complicated. because people active in it try to remain unknown. little information is always available about shady activities. therefore, to measure the shadow economy, the results of previous calculations about the size of the shadow economy in the countries have been used for measuring the shadow economy.results: the results showed that the shadow economy has a positive and significant effect on necessity-driven entrepreneurship in both groups of selected countries; the difference is that its estimated coefficient has been higher in developing countries. also, the effect of shadow economy on opportunity-driven entrepreneurship in both groups of selected countries has been negative and significant; the difference is that its estimated coefficient is higher in developing countries. a one percent increase in the ratio of the shadow economy to gdp has caused an increase of 0.091 and 0.047 percent of necessity-oriented entrepreneurship in selected developing and developed countries, respectively. because the increase in the shadow sector of the economy means not reporting and registering some economic activities.
Keywords entrepreneurship ,shadow economy ,government institutions ,financial development ,commercial liberalization
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved