شناسایی ابعاد هوشیاری کارآفرینانه بر مبنای رویکرد پردازش اطلاعات انسانی (مورد مطالعه: کارآفرینان استان تهران و البرز)

این مقاله با استفاده از رویکرد نظری روانشناسی شناختی به بررسی مبنای هوشیاری کارآفرینانه می‌پردازد و آن را به نظریه‌های موجود در حوزه کارآفرینی ارتباط می‌دهد. هدف پژوهش، شناسایی ابعاد هوشیاری کارآفرینانه و رابطه آن‌ها بر سازه بیان‌شده در قالب یک مدل به‌منظور درک هر چه بهتر مفهوم هوشیاری کارآفرینانه بوده است. این مطالعه براساس هدف کاربردی از نوع روش آمیخته به‌هم ‌تنیده بوده و براساس روش کیفی فرا ترکیب و با استفاده از ابزار کدگذاری باز، به تحلیل نتایج و یافته‌های قبلی پرداخته شد و مطابق گام‌های هفت‌گانۀ روش سندلوسکی و بارسو، پدیده هوشیاری کارفرینانه در چهار بُعد دانش پیشین، هوش موفق، ذهن‌آگاهی و تحلیل بازار و 22 مولفه طبقه‌بندی شد. جامعه آماری پژوهش، شامل262 نفر از کارآفرینان استان تهران و البرز بود، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه157 نفر محاسبه شد و نمونه‌های پژوهش با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه‌های تدوین شده توسط پژوهشگران این تحقیق جمع‌آوری شد. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل‌سازی معادله‌های ساختاری و از طریق نرم‌افزار آموس 24 انجام شده است. نتایج پژوهش رابطه معناداری بین دانش پیشین و تحلیل بازار؛ ذهن‌آگاهی و تحلیل بازار؛ ذهن‌آگاهی و هوشیاری کارآفرینانه؛ تحلیل بازار و هوشیاری کارآفرینانه؛ تشخیص فرصت و هوشیاری کارآفرینانه نشان داد. هم‌چنین نتایج پژوهش بیانگر رابطه معناداری بین هوش موفق و تحلیل بازار نبود.