>
Fa   |   Ar   |   En
   جغرافیای اجتماعی تجلیگاه تعامل میان دانشی  
   
نویسنده ضیاءتوانا محمد حسن
منبع تحقيقات جغرافيايي - 1382 - دوره : 18 - شماره : 3 - صفحه:17 -33
چکیده    هر چند تخصص گرایی و کاربردی نمودن علم از مهمترین راهکارهای توسعه در قرن بیستم به شمار می رود، اما از سوی دیگر، ارتباط منطقی بین علوم با توجه به فرایند رو به گسترش پدیده جهانی شدن، ضرورتی دوباره یافته است.دو دهه پایانی هزاره دوم را می توان شروع نگرشی تازه بر علم دانست. با وجود نوآوری، از نظریه تا عمل، جامعه علمی به این باور رسید که حتی مدرنیسم و مدرنیته نیز پاسخگوی تحولات به سرعت رو به رشد جامعه انسانی نیست. شاید هم بدین نیاز بود که مفاهیم و مکتبهای جدیدی چون پست مدرنیسم، بازساخت، پارادایم و ... با نگاهی نو نگریستند. در این میان، درک و قبول گردید که تخصص گرایی، در عین حال که علم را دقیقتر و ژرفتر کرده است، اما رویکرد پیوندی و تعاملی رشته های گوناگون علوم به یکدیگر، در قالب فلسفه علم، به منزله رهیافت جدید است. چنین ارتباط و همکاری تگاتنگ، که می توان به دیده قرار گیری علوم در جریانهای دیالوگی و دیالکتیکی به آن نگریست، سبب نوزایی و شکل گیری شاخه های علمی در چارچوب مفهومی (بین رشته ای) گردید و مفاهیمی نظیر (توسعه پایدار)، (توسعه همه جانبه)، (محلی - جهانی) و ... کارآمدی خود را نشان داد. دانش جغرافیا به لحاظ گستردگی قلمرو علمی خود و این که تنها دانشی است که روابط متقابل جامعه انسانی و محیط طبیعی در جریان دیالکتیکی و بازتاب مکانی - فضایی آن در سطوح خرد و کلان ار محور اصلی کار خود قرار داده است، نقش آفرینی شایسته ای در این نوزایی دارد. در این میان، جغرافیای اجتماعی به عنوان پلی میان دیدگاههای جامعه شناختی و جغرافیا شناختی، یکی از مظاهر چنین تعاملی شناخته می شود.
کلیدواژه فضا، محلی - جهانی، حسرت زدگی، بین رشته ای، بازساخت
آدرس دانشگاه شهید بهشتی, گروه جغرافیا, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved