بررسی رابطه دانش محتوایی معلم با سطح توانایی حل مسئله دانش آموزان دختر

آموزش یکی از اساسی ترین نیازهای بشر است و توانایی حل مساله نیز از الزامات ادامه زندگی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه دانش محتوایی معلم بر ارتقا توانایی حل مساله دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا در حوزه تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمان در سال 99-1398 بودند که بنابرآمار اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان تعدادشان برابر با 7720 نفر بود. براساس جدول گرجسی مورگان، 370 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای به عنوان نمونه برای مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و پرسشنامه استانداردهای حرفه ای معلمان دانشگاه آیداهو (2000)استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره در قالب نرم افزار spss نسخه 22 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دانش محتوایی معلمان با مولفه های سبک حل مساله خلاقیت، اعتماد در حل مساله، سبک گرایش، درماندگی در حل مساله، مهارگری حل مساله رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که معلم و توانایی وی با ارتقا توانایی سطح مساله مرتبط است.

role of teachers in improving the level of problem-solving ability of female students

education is one of the most basic human needs, and the ability to solve problems is one of the requirements of continuing life. the aim of the present study is to investigate the relationship between teacher’s content knowledge and the improvement of problem solving ability of female students of the second year of high school in kerman city. the current research is applied in terms of purpose and in terms of implementation method in the field of correlational descriptive research. the statistical population of the research included all female students of the second year of high school in kerman city in 2018 2019, according to the statistics of the general department of education of kerman province, their number was equal to 7720 people. based on the georgesi morgan table, 370 students were selected as a sample for the study using a two stage cluster random sampling method. cassidy and long’s (1996) problem solving skills questionnaire and idaho university teachers’ professional standards questionnaire (2000) were used to collect information. the results were analyzed using pearson’s correlation and multivariate regression in spss version 22 software. the findings of the research showed that there is a positive and significant relationship (p≤0.05) with the content knowledge of teachers with the components of creative problem solving style, confidence in problem solving, tendency style, helplessness in problem solving, problem solving inhibition. therefore, it can be concluded that the teacher and his ability are related to improving the ability of the problem level.