ارایه مدل تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد سازمان‌های دانش بنیان براساس نقش و جایگاه نوآوری سازمانی

زمینه و هدف: به دلیل اهمیت روز افزون سرمایه‌های فکری در شرکت های امروزی، پژوهش‌گران متعددی در پی یافتن روش‌های اندازه‌گیری سرمایه‌های فکری و بررسی ارتباط آن با عملکرد شرکت‌ها و سازمان‌ها هستند، هدف اصلی از انجام این پژوهش، تعیین نقش سرمایه فکری بر عملکرد در سازمان‌های دانش‌بنیان می باشد الگوی مفهومی و فرضیه‌های این پژوهش بر مبنای مرور ادبیات نظری و پیشینه تحقیق ارائه شده اند.روش‌شناسی: داده‌های مورد نیاز از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 94درصد، میان مدیران و محققین یک سازمان ‌دانش‌بنیان دفاعی جمع‌آوری گشته است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، پژوهشی کاربردی است و نیز از حیث روش انجام آن، در زمره ‌پژوهش‌های توصیفی همبستگی قرار دارد. یافته‌ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که ابعاد سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق نقش میانجی متغیر نوآوری بر عملکرد سازمان تاثیرگذار هستند. نتیجه‌گیری: از پژوهش صورت گرفته می‌توان به این نتیجه دست یافت که ابعاد سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی و سرمایه رابطه‌ای هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق نقش میانجی متغیر نوآوری بر عملکرد سازمان تاثیرگذار هستند و با توجه به مدل مفهومی و فرضیات ارائه شده، می‌توان گفت که سرمایه ساختاری تاثیرمستقیمی بر عملکرد سازمان ندارد و تنها به صورت غیر مستقیم و از طریق تاثیر بر نوآوری سازمانی بر عملکرد سازمان تاثیر می‌گذارد. و با ایجاد بستر و سرمایه ساختاری مناسب جهت بروز نوآوری‌های سازمانی، عمکرد سازمان را نیز افزایش داد.

Presenting a Model of the Impact of Intellectual ‎Capital on the Performance of KnowledgeBased ‎Organizations Based on the Role and Position of ‎Organizational Innovation

Background & Purpose: Due to the increasing importance of intellectual capital in today’s companies, many researchers are looking for ways to measure intellectual capital and examine its relationship with the performance of organizations. The main purpose of this study is to determine the role of intellectual capital on performance of knowledgebased organizations based on the role and position of organizational innovation.Methodology: The required data were collected through the distribution of a researchermade questionnaire with 94% reliability among the managers and researchers of a defensebased knowledge organization. The present study is an applied research in terms of purpose and also in terms of descriptivecorrelational research in terms of its method.Findings: The results of this study show that the dimensions of intellectual capital, including human capital and relational capital, both directly and indirectly affect the performance of the organization through the mediating role of innovation variable.Conclusion: It is suggested that in the field of human capital, more emphasis is placed on the field of knowledge and creativity in order to strengthen the amount of human capital and, consequently, innovation and organizational performance. On the other hand, processes and guidelines in the field of structural capital need to be strengthened to speed up the process. Also, proper team building and utilizing the intellectual chain and knowledge network in performing the work of the organization strengthens the capital, which can increase customer trust and the level of organizational performance.