|
|
کاربرد روایت شناسی «نظریه زمان در روایت» ژرار ژنت دررمان جای خالی سلوچ
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بهرامیان زهرا ,علوی مقدم مهیار ,کاویان فیروزه
|
منبع
|
روايت شناسي - 1396 - دوره : 1 - شماره : 2 - صفحه:1 -25
|
چکیده
|
روایتشناسی یا دستور زبان روایت، رویکردی روشمند در بررسی ساختار روایت است. این دانش ادبی، با بررسی فرم اثر ادبی میکوشد به نظامی معنایی فراتر از متن برسد و متن روایی را فهمپذیر کند.روایتشناسی، ساختارهای مشابه و یکسان و گاه تکراری روایتها را نشان میدهد وعوامل اساسی در متن را که گاه ناپیدایند، در برابر مخاطب قرار میدهد؛ شناخت عناصری از روایت که در آثار مختلف تکرار میشوند و همچنین تحلیل متنهایی که روایت از طریق آن ها بیان میشود. یکی از عناصر موثر در ساختار روایت، «زمان» است. در بیشتر روایتها، زمان روایت در مقابل زمان واقعی قرار میگیرد.این مقاله، حاصل پژوهشی است که بر اساس نظریه «زمان در روایت» ژرار ژنت، به بررسی این مفهوم، در رمان جای خالی سلوچ، اثر پرآوازه «محمود دولتآبادی» می پردازد. هدف اصلی این نظریه، بحث، پیرامون زمانبندی روایت است که در سه سطحِ نظم، تداوم و بسامد شکل میگیرد. دولتآبادی درجای خالی سلوچاز بیشترین شگردهای زمانی بهره جسته که در این مقاله کوشیده شده است به تحلیل این سه ویژگی زمان، پرداخته شود. ضمن آن که به کارکردهای انواع زمان،یعنی زمان تقویمی، زمان حسّی عاطفی شخصیّتها وزمان کل روایت ازآغاز تا انجام نیز اشاره هایی شده است.. پاسخ به پرسشی درباره چگونگی ومیزان کامیابیِ بهره مندی از رویکردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله «روایت شناسی » در بررسی متون نو و کلاسیک ،از جمله دستاوردهای پژوهشی این گونه پژوهش هاست.
|
کلیدواژه
|
روایت زمان، ژرار ژنت، محمود دولتآبادی، جای خالی سلوچ، روایتشناسی
|
آدرس
|
دانشگاه حکیم سبزواری, ایران, دانشگاه حکیم سبزواری, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
A Narratological Study of Time based on Gerard Genette’s Theory: The Case of Jayeh Khalieh Soloch
|
|
|
Authors
|
Bahramian Zahrah ,Alavi Moghaddam Mehyar ,Kavian Firuze
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|