>
Fa   |   Ar   |   En
   نقش مولفه برساختیِ شخصیت در شکل‌گیری روایت‌های مدرن با تکیه بر ملکوت بهرام صادقی  
   
نویسنده موسوی شایسته سادات
منبع روايت شناسي - 1396 - دوره : 1 - شماره : 2 - صفحه:129 -156
چکیده    این نوشتار در نظر دارد بر اساس نظریه سه مولفه‌ای روایت‌شناسی شخصیت (از جیمز فیلان)، نشان دهد که کدام یک از این مولفه‌های سه گانه شخصیت در تبدیل روایت‌ها از پیشامدرن به مدرن موثر است. از آنجا که یکی از بارزترین تفاوت‌ها در داستان‌های مدرن و پیشامدرن، جابجایی ارزشی دو عنصر پیرنگ و شخصیت و تفوّق یافتن شخصیت بر پیرنگ است، روایت‌شناسی شخصیت‌ها در این دو ژانر داستانی، می‌تواند برخی از دلایل تبدیل روایت پیشامدرن به مدرن را آشکار سازد. در این نوشتار نشان داده‌ایم که در شخصیت‌های داستان‌های مدرن مولفه برساختی (synthetic) بر دو مولفه دیگر، یعنی مولفه محاکاتی (mimetic) و مولفه مضمونی (thematic) پیشی می‌گیرد، حال آنکه شخصیت‌های داستان‌های پیشامدرن بویژه داستان‌های رئالیستی بیش از هر چیز سعی دارند به نمونه‌های واقعی شخصیت‌ها در اجتماع انسانی نزدیک باشند و بدین ترتیب پررنگ‌ترین مولفه در پردازش آنها مولفه محاکاتی خواهد بود، لیکن شخصیت‌های داستان‌های مدرن در سایه دلزدگی و وازدگی نویسندگان از اجتماع، به جای آنکه به شخصیت‌های واقعی نزدیک باشند، از آنها دوری می‌جویند و به این ترتیب مولفه برساختی را در هستی خویش پررنگ می‌کنند. در این مقاله با پیاده کردن این نظریه بر روی یکی از رمان‌های مدرن فارسی، ملکوت بهرام صادقی، و تحلیل روایت‌شناختی شخصیت‌های آن کوشیده‌ایم که این فرضیه را روشن سازیم.
کلیدواژه شخصیت پردازی، پیرنگ، روایت مدرن و پیشامدرن، مولفه ی محاکاتی، مولفه ی برساختی
آدرس دانشگاه تهران, ایران
پست الکترونیکی shayesteh_mousavi@yahoo.com
 
   The Significance of the Constructive Component of Character in Modern Narratives  
   
Authors Mousavi Shayesteh Sadat
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved