a comparative study of traditional and modern left discourse in iran ̉s educational system after the islamic revolution

The purpose of study was to analyze the discourse-ideology of the state of war (with a traditional left orientation) and state of reform (with a modern left orientation) in order to represent their discourses through the educational system of iran. research method was qualitatively comparative using fairclough’s critical discourse analysis method for describing, interpreting and explaining the nature and discourse aspects of education in both states. findings reveal that both states have tried to control, monitor and intervening iran’s educational system through influencing the lawmaking process as well as producing and modifying the content of school textbooks to change the cultural-educational discourse and represent the dominant discourse. research findings indicated that in the value system of both discourses, islamic ideology has had a high position. also, religious modernism, school-oriented approach and fostering of democratic citizens in the modern left discourse and traditionalism, centralism and training of committed and revolutionary citizens in the traditional left discourse are the main differences between these two states in the iran’s education system.

مطالعه تطبیقی گفتمان چپ سنتی و چپ مدرن در نظام آموزش‌وپرورش ایران پس از انقلاب اسلامی

هدف از این پژوهش؛ تحلیل گفتمان ایدئولوژی دولت جنگ با گرایش چپ سنتی و دولت اصلاحات با گرایش چپ مدرن و بررسی رویکرد آنها در راستای بازنمایی گفتمان خود از طریق نظام آموزش‌وپرورش می‌باشد. روش تحقیق تطبیقی کیفی است که با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به توصیف، تفسیر و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزش‌وپرورش در هر دو دوره تاریخی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد دولت‌های جنگ و اصلاحات در طی مدیریت اجرایی خود، برای کنترل، نظارت و دخالت‌ در نظام آموزشی تلاش نموده و در موارد بسیاری با تأثیرگذاری بر فرایند تصویب قوانین و همچنین تولید محتوا و اصلاح محتوی کتب درسی در پی تحقق گفتمان فرهنگی آموزشی مطلوب خود و بازنمایی نشانگان گفتمان مسلط از طریق نظام آموزش‌وپرورش بوده‌اند. هم چنین یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد ایدئولوژی اسلامی در نظام ارزشی هر دو گفتمان از اهمیت وافر برخوردار بوده است. نواندیشی دینی، مدرسه محوری و تربیت شهروندان دموکراتیک در گفتمان چپ مدرن در برابر سنت‌گرایی، تمرکزگرایی و تربیت شهروندانی متعهد و انقلابی در گفتمان چپ سنتی از اهم تفاوت‌های رویکردی این گفتمان‌ها در نظام آموزشی ایران در این دو دوره زمانی می‌باشد.