|
|
تبریز از منظر مولانا جلال الدین محمد بلخی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مظفری روح الله ,مهرکی ایرج
|
منبع
|
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا) - 1399 - دوره : 12 - شماره : 46 - صفحه:61 -74
|
چکیده
|
شهرها نشانۀ فرهنگ و مدنیت شهروندان آن ها هستند و در پیدایش سازه های صنعتی و فرهنگی نقش بسزایی دارند. بزرگان را می پرورند و مورد تکریم بزرگان قرار می گیرند. مولانا جلال الدین در آثار خود؛ کلیات شمس و مثنوی معنوی از شهرها و سازه های شهری نام می برد اما هیچکدام به اندازۀ مکّۀ مکرّمه به دلیل وجود کعبۀ معظّمۀ و شهر تبریز به جهت شمس تبریزی در ذهن و زبان او اثر نگذاشته است. مولانا به جهت شیفتگی و عشق سوزان به شمس، از زمانی که جذب او شده است، تخلصش از خاموشی به روشنی شمس می گراید. از این هنگام است که تبریز در درون او برتر از کعبه و برتر از عالم ناسوت و لاهوت می شود، گویی او می بیند که عرشیان به خاک تبریز سجود می برند انگار او شنیده که تبریز بلی گوی اَلَستُ بِرَبِکُم حق تعالی بوده است. این شهر زیبای سده هفتم که پایتخت غازان خان تیموری بود را برتر از بهشت می انگارد و کعبۀ اسلام نه بلکه کعبۀ هر دو جهان می شمارد و شمس را رکن یمانی آن می نامد. در خاک تبریز عجایب ها می بیند و از مسافران آن شهر می خواهد که به عنوان تحفه مقداری خاک تبریز برای او بیاورند تا سرانجام در خاک تبریز مدفون شود. در این گفتار نویسندگان کوشیده اند به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل جلوه های تبریز در شعر مولانا بپردازند و دلیل برتری تبریز را در ذهن و زبان مولانا جویا گردند.
|
کلیدواژه
|
مولانا، تبریز، شمس، دیوان کبیر، مثنوی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
i.mehr41@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Tabriz from the perspective of Rumi Jalaluddin Mohammad Balkhi
|
|
|
Authors
|
mozafari roohollah ,Mehraki Iraj
|
Abstract
|
Whatever the spiritual planet is, by the way On the ground, the secret of Tabriz’s Jabin Abstract Cities represent the culture and civilization of their citizens and play a major role in the emergence of industrial and cultural structures. They worship the elders and are honored by the elders. Molana Jalaluddin mentions cities and urban structures in his works, General Shams and Mathnavi, but none has as much influence on Shams Tabrizi as Shabi and Tabriz because of Shams Tabrizi. Molana has been attracted to Shams since she was attracted to him, Its summing up of blackness clearly shames. Since then, Tabriz has become superior to the Kaaba and the Nassut and Lahout world within him, as if he sees the Tabriz raiding the Tabriz soil as if he had heard that Tabriz was the eloquence of Berkeley. The beautiful city of the 7th century, which was the capital of Ghazan Khan Timurid, is considered superior to Paradise, not the Ka’bah of Islam but the Ka’bah of both worlds, and Shams calls it the Yemeni pillar. He finds wonders in the Tabriz soil and asks travelers to bring him some Tabriz soil as a refuge so that he will eventually be buried in the Tabriz soil. In this article, the authors have tried to analyze the effects of Tabriz in Rumi’s poetry by descriptiveanalytical method and to find the reason for Tabriz’s superiority in Rumi’s mind and language.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|