exploring the relationship among efl teachers’ critical thinking, autonomy and experience in public and private schools

The research delved into the connection between english language instructors’ critical thinking, autonomy, and teaching experience among some public and private instructors. two different sets of instructors including some private institute and high school instructors were selected from two major cities in khorasan razavi, iran. the results from path analysis indicated that all subcomponents of instructors’ thinking critically except deduction could significantly predict instructors’ independence. moreover, experience more effectively and remarkably predicted their independence. accordingly, from among the five subcomponents of instructors’ ct, four sub-constituents were predicated by experience. nevertheless, assessment and evaluation could not be properly predicted by experience. findings also indicated that thinking critically could rightly and moderately be related to autonomy whereas there was a positively weak association between thinking critically and experience. accordingly, findings pointed to a sizeable distinction between the two efl settings regarding instructors’ autonomous behavior with non-public efl instructors being more self-sufficient, self-directed, and self-reliant than their counterparts in public high schools. in the same vein, there was no substantial distinction between the two settings concerning thinking critically.

بررسی ارتباط میان تفکر انتقادی، استقلال و تجربه ی مدرسان زبان انگلیسی در مدارس دولتی و آموزشگاه های زبان انگلیسی

هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط میان تفکر انتقادی مدرسان زبان، استقلال و تجربه ی تدریس آنها در بین معلمان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (efl) مدارس دولتی و اموزشگاه های زبان انگلیسی بود. علاوه بر این، تفاوت بین دو نوع محیط اصلی یادگیری زبان انگلیسی (دولتی و خصوصی) از نظر تفکر انتقادی مدرسان و استقلال آنها مورد بررسی قرار گرفت. انتخاب مدرسان زبان انگلیسی از دو شهر بزرگ استان خراسان رضوی و از میان مدرسان مدارس دولتی و مراکز آموزش زبان انگلیسی صورت پذیرفت. در وهله ی اول، بر اساس نتایج به دست آمده، تمامی عوامل فرعی تفکر انتقادی معلمان زبان شامل (تحلیل، ارزشیابی، استنتاج، استدلال استقرایی) به جز استدلال قیاسی، پیش‌بینی‌کننده مثبت و معنادار استقلال معلم بود. .علاوه بر این، تجربه ی مدرس یک پیش‌بینی‌کننده مثبت و معنادار استقلال در ایشان بود. علاوه بر این، از بین پنج عامل فرعی تفکر انتقادی مدرسان زبان انگلیسی، چهار عامل فرعی شامل تحلیل، استنتاج، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی با تجربه ی معلم ارتباط داشتند. با این حال، تجربه ی مدرس متغیر ارزیابی را پیش بینی نکرد.همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که تفکر انتقادی با خودمختاری با ارتباط مثبت و متوسط و با تجربه ارتباط مثبت اما ضعیف دارد. علاوه بر این، نتایج آزمون برای نمونه‌های مستقل نشان داد که بین دو زمحیط اموزشی مختلف در سطح خودمختاری تفاوت معناداری وجود دارد بدین صورت که مدرسان خصوصی زبان انگلیسی مستقل‌تر از مدرسان مراکز دولتی هستند. با این وجود، تفاوت معناداری بین دو نوع محیط آموزشی در تفکر انتقادی وجود نداشت.