تحلیل فضایی عوامل موثر بر شهر شاد از نگاه شهروندان مطالعه موردی: شهر یزد

گسترش شهرنشینی و رشد شتاب زده شهرها در قرن هجدهم و به دنبال آن تفکرات مدرنیستی و تغییر الگوهای زندگی انسان مدرن، مشکلاتی را برای شهرها به وجود آورده طوری که شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل فضایی عوامل موثر بر شهر شاد از نگاه شهروندان در شهر یزد میباشد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز، از مطالعات اسنادی چارچوب نظری پژوهش و مطالعات میدانی از قبیل پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. جامعه آماری شهروندان 51 سال به بالای شهر یزد می باشد که تعداد نمونه مورد نظر، جهت بررسی میزان شادی، 483 نفر است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از نرم افزار spss و روش های تصمیم گیری چندمعیاره بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که میزان شادی شهروندان ساکن شهر یزد متوسط رو به بالا میباشد و بین متغیرهای زمینه ای تنها بین تحصیلات و شادی ارتباط معکوس وجود دارد، بین متغیرهای جنس، تاهل و سن با شادی رابطه ای وجود ندارند، همچنین بین نوع فعالیت و میزان استفاده از فضاهای شهری با شادی رابطه ای وجود ندارد. بین نوع دسترسی به فضاهای شهری و ابعاد اجتماعی با شادی ارتباط مستقیم و معناداری و بین ابعاد اقتصادی با شادی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد برعکس بین ابعاد فضایی و شادی هیچ رابطه ای وجود ندارد. اما مدل آنتروپی شانون نشان میدهد که ابعاد اجتماعی فضایی به یک اندازه روی شادی تاثیر می گذارند و ابعاد اقتصادی در اولویت بعدی قرار می گیرد.

Spatial Analysis effective factors happy city from the perspective of the citizensCase Study: Yazd City

The expansion of urbanization and the rapid growth of cities in the eighteenth century, followed by modernist thinking and changing the patterns of modern human life, have created problems for the cities in such a way that the city has lost its vitality and happiness. The expansion of urbanization and the rapid growth of cities in the eighteenth century, followed by modernist thinking and changing the patterns of modern human life, have created problems for cities, so that the city as a living creature has lost its own happiness and vitality. The main objective of the research is spatial analysis of the factors affecting the happy city from the viewpoint of citizens in Yazd. In this study, which is a type of applied research, a descriptiveanalytical method was used. To collect the required information, documentary studies (theoretical framework of the research) and field studies (such as questionnaire and observation) were used. The population of the study includes citizens in Yazd who are 15 years old or more among which 384 citizens were chosen as the sample. SPSS software and multicriteria decisionmaking methods were used to analyze the data. The results showed that there is a reciprocal relationship between the basic variables, education and happiness and there is no relationship between sex, marriage and age variables with happiness, Also, there is no relation between the type of activity and the amount of utilization of urban spaces with happy. There is a direct and significant correlation between the type of access to urban spaces and social dimensions with happiness, and there is a direct and significant correlation between economic dimensions and happiness, conversely, there is no relation between spatial dimensions and happiness. But the Shannon entropy model shows that socialspatial dimensions equally affect happiness, and the economic dimensions are the next priority.