Developing and Validating A New Version of An Efl Multiplechoice Reading Comprehension Test Based on Fuzzy Logic

Multiple-choice tests do not assess examinees’ knowledge in accord with reality. in fact, the partial knowledge of examinees is not assessed. providing a new approach to the assessment of reading comprehension in the framework of fuzzy logic, this study aims to measure this partial knowledge. in this approach, participants have to choose as many correct options as there are considering the stem. therefore, the correct answer to each question can range from one option to all options. for the first session, an expository and an argumentative genre, and for the second session, the reading section of a toefl test was used. the results showed that the approach is fairer as it considers the partial knowledge of the examinees while in other common multiple-choice tests this is ignored. also, the use of idea units as the units comprising a text gives us clues regarding the degree of difficulty of different parts of a text as well as clues about why misunderstanding may occur of the same text among different people.

طراحی نوع جدیدی ازآزمون چندگزینه ای درک مطلب زبان انگلیسی براساس منطق فازی و اعتبار بخشی به آن

آزمون­ها­­­­ی چند­­گزینه ­ای، دانش آزمودنی ­ها را منطبق با واقعیت اندازه ­گیری نمی­ کنند. در واقع، دانش جزئی آزمودنی­ ها مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. این مطالعه با ارائه رویکردی جدید نسبت به ارزیابی درک مطلب در چارچوب منطق فازی، سعی در اندازه­ گیری این دانش جزئی دارد. در این رویکرد، لازم است آزمودنی ­ها از بین چند گزینه ارائه شده، با توجه به سوال مطرح شده، هر تعداد گزینه ­ای که صحیح است را انتخاب کنند. بدین ترتیب، پاسخ صحیح هر سوال می­تواند یک گزینه، چند گزینه و یا همه­ ی گزینه ها باشد. در جلسه ­ی اول، از دو ژانر توضیحی و استدلالی و در در جلسه ­ی دوم از آزمون درک مطلب تست تافل استفاده شد. نتایج نشان داد که این رویکرد در مقایسه با آزمون­ های چند­گزینه­ ای متداول منصفانه ­تر است به این دلیل که رویکرد فازی ارائه ­شده، دانش جزئی آزمودنی را در نظر می­گیرد در حالی که این موضوع در آزمون­ های چندگزینه ­ای متداول نادیده گرفته می­شود. همچنین استفاده از واحدهای معنایی به عنوان واحدهای تشکیل ­دهنده­ ی یک متن به تعیین درجه دشواری قسمت­ های مختلف یک متن و به توضیح این که چرا ممکن است افراد مختلف درک متفاوتی از خواندن یک متن داشته باشند، کمک می­کند.