|
|
بررسی تطبیقی معماری و شعر در عصر صفوی بر پایه پیچیدگیهای سبک شناختی آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بمانیان محمدرضا ,جهان بخش حیدر ,جعفری ها رضا ,دل زنده علی
|
منبع
|
انديشه معماري - 1400 - دوره : 5 - شماره : 9 - صفحه:84 -100
|
|
|
چکیده
|
بیان مساله: بنیادیترین وجه مشترک معماری و شعر، خیال است. این بنیاد مشترک در طول تاریخ سبب ارتباط شگرف و مشترک معماری و ادبیات شده است. در این مقاله ضمن بررسی تغییرات و تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در عصر صفوی، سعی شده تا با یک مقایسه تطبیقی، اثرپذیری و اثرگذاری سبکهای معماری و شعر بر هم در آن دوره مشخص شود. در این بین، سبکشناسی در حوزههای معماری و شعر در دوره مورد نظر انجام شد و ویژگیها و اصول منبعث از معماری و شعر بر پایه اصول ساختار دهنده آنها استخراج شد. در ادامه، روند تاریخی و تکاملی دوره صفوی در معماری و شعر بیان شد. در مواردی، بررسیها کمی قبلتر از دوره صفویه صورت گرفته، زیرا به نحو بارزی در هنر عصر صفوی اثر گذار بوده و متجلی شده است. سوال تحقیق: ساختار سبکی معماری و شعر در دوره صفویه چگونه است؟. آیا تطبیق سبکی معماری و شعر در عصر صفوی امکان پذیر است؟ اهداف تحقیق: مقاله حاضر حاصل تحقیق میان رشتهایی بین دو رشته معماری و ادبیات است که با جست و جو در حوزههای عینی هر دو پدیده، در صدد شناسایی حوزههای ذهنی حاکم بر عصر صفوی است. تحقیق پیشرو به دنبال بررسی تطبیقی معماری و شعر بر اساس سبکشناسی آندو در عصر صفوی است. روش تحقیق: روش تحقیق در پژوهش پیشرو توصیفی تحلیلی و رهیافت کلی مقاله کیفی است. راهبرد مقاله در آن جا که به جریانهای فکری، اجتماعی و ... و اندیشهای حاکم بر عصر صفوی میپردازد، تفسیری تاریخی است و آن جا که به بررسی مکاتب هنری شعر و معماری از جریان اندیشهای میپردازد، از راهبردی تطبیقی و راهکاری و مقایسهای بهره برده است. مهمترین یافتهها و نتیجهگیری تحقیق: نتایج کلی حاکی از آن است که با عنایت به این مطلب که دو جریان غالب ایدئولوژیک و غیر ایدئولوژیک در عصر صفوی وجود داشته است؛ به لحاظ سبکشناسی، معماری و شعر در دوره صفوی در دو دسته، یکی در مسیر منظم و تکاملی و نقطه اوج سبک آذری یا عراقی، در پیوند با ایدئولوژی عصر صفوی و بازگشت به هویت ایرانی و دسته دیگر، برگرفته از نگاه مردم به سبک اصفهانی جای میگیرند.
|
کلیدواژه
|
معماری، شعر، بررسی تطبیقی، عصرصفوی، سبکشناسی
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, گروه معماری, ایران, دانشگاه پیام نور مرکز تهران, گروه معماری, ایران, مرکز آموزش عالی فنی و مهندسی بوئین زهرا, ایران, جهاد دانشگاهی قزوین, خدمات تخصصی هنر و معماری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ali.dellzende@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Comparative of Architecture and Poetry in the Safavid Era Based on its stylistic complexities
|
|
|
Authors
|
Delzendeh Ali ,Jahanbakhsh Heidar ,Bemanian Mohammad Reza ,Jafariha Reza
|
Abstract
|
Subject of architecture is image and subject of poetry is word. The most fundamental commonality of these two arts is imagination. Throughout history, this common foundation has led to a wonderful and interconnected relationship between literature and architecture. In this article, knowing that literature and architecture arts are semantically related, they have attempted to examine comparatively the cultural, social, and economic changes in the historical structure of Persian architecture and poetry. To identify the effectiveness and influence of art and architecture styles in that historical period and determine degree of similarity and commonality. Therefore, the Safavid era was chosen as historical period of research because it has become prominent in art of the Safavid era. The paper is result of an interdisciplinary research between two disciplines of literature and architecture that seeks to identify the subjective domains of the Safavid era by looking at the objective areas of both phenomena. Overall approach of the paper is qualitative and it has a descriptiveanalytical approach, in which content analysis research method is used and the logicalanalytical reasoning method is used in different stages. Strategy of the article is an interpretativehistorical one, which deals with intellectual, social, and other currents of the Safavid era. The overall results suggest that in terms of stylistics, architecture and poetry of the Safavid era can be divided into two styles, one on a regular and evolutionary path and the culmination of Azeri or Iraqi style in relation to ideology of the Safavid era and return to Iranian identity. In the eyes of people, it was interpreted in the Isfahan style.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|