|
|
«اقلیت شدن» در بوف کور
|
|
|
|
|
نویسنده
|
تسلیمی علی ,قاسمی پور سمیه
|
منبع
|
ادب پژوهي - 1394 - دوره : 9 - شماره : 33 - صفحه:61 -80
|
چکیده
|
بوف کور ظرفیت های متفاوتی در بررسی های ادبی دارد که از جمله آنها می تواند بررسی آن براساس دیدگاه های دلوز و گتاری باشد. اندیشه های ژیل دلوز، فیلسوف معاصر فرانسوی، در زمینههای علمی، فلسفی، هنری، نگرشی متفاوت پدید آوردهاست. از جمله میتوان به نظریه میل اشاره کرد که بر پایه آن، سرمایه داری میل و تمنای افراد را کانالیزه، و به فضای روانی- اجتماعی ویژه ای که قابل نظارت و کنترل باشد هدایت میکند تا زمینه بازتولید افراد را فراهم سازد. از دیدگاه دلوز هدف داستان این است که میل را رها نماید. آن هم با از هم گسیختن غل و زنجیرهایی که بر آناند تا ما را به شیوههای خاصی از اندیشیدن مقید سازند. «اقلیت شدن»، از جمله از هم گسیختن همین قید و بندهاست تا با قلمروزداییها قلمروهای متعارف را از میان بردارد. این مقاله با تکیه بر نظریه «اقلیت شدن» ژیل دلوز به خوانش داستان بوف کور هدایت میپردازد و مشخص می کند که اثر حاضر از کدام ماشینهای اجتماعی برمیآید، چه چیزهایی را در مینوردد و چه مرزهایی را مخدوش می کند.
|
کلیدواژه
|
ژیل دلوز ,صادق هدایت ,بوف کور ,میل ,شدن
|
آدرس
|
دانشگاه گیلان, ایران, دانشگاه پیام نور, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|