|
|
رابطه بین جدول داده-ستانده چند منطقهای و اقتصاد فضا در نظریه جدید جغرافیای اقتصادی( neg)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بانویی علی اصغر ,شرکت افسانه ,فهیمی بهاره
|
منبع
|
تحليل هاي اقتصادي توسعه ايران - 1398 - دوره : 7 - شماره : 1 - صفحه:107 -132
|
چکیده
|
مساله وجود عدم تعادل فضایی ، همواره کانون توجه برنامهریزان، تحلیلگران و سیاستگذاران در ایران بوده است. در این مقاله، نشان میدهیم که یکی از وجوه واکاوی این مساله، توجه به ادغام فضایی فعالیتهادرون و بین منطقهای به شکل خوشهها و پیوندها است. در این چارچوب، مقاله حاضر دو هدف کلی را برجسته میکند: الف) پایههای نظری رابطه بین ادغام فضایی فعالیتها در چارچوب نظریه neg و ب) سنجش خوشهها به عنوان نمادی از ادغام فعالیتها در قالب الگوی داده ستانده چند منطقهای. جدول داده ستانده 9 منطقه در قالب 8 بخش اصلی اقتصادی در سال 1390، مبنای تحلیل دو منطقه بزرگتر، یعنی منطقه 4 (استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و فرامنطقه) و منطقه 6 (استانهای تهران، قم و البرز)، حول سوال محوری زیر قرار میگیرد: آیا به کارگیری پیوندها در قالب خوشهها میتواند عدم تعادل فضایی ادغام بخش های اقتصادی درون و بین منطقهای را برجسته نماید؟ در پاسخ به این سوال، 8 بخش اقتصادی (کشاورزی، معدن، ساخت کک، فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت، ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، تامین آب، برق و گاز طبیعی، ساختمان و خدمات)، مبنای تحلیل قرار می گیرد. یافتههای کلی نشان میدهند که اهمیت ادغام فضایی بخشهای کشاورزی، معدن، ساخت کک، فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت، ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی در منطقه 4 بیشتر از منطقه 6 است، حال آنکه ادغام فضایی بخشهای خدمات، ساختمان و تامین آب، برق و گاز طبیعی اهمیت بیشتری در منطقه 6 دارد.
|
کلیدواژه
|
نظریه جدید جغرافیای اقتصادی (neg)، عدم تعادل فضایی، ادغام فضایی فعالیتها، الگوی چند منطقهای
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبائی, دانشکده اقتصاد, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
bahare.fahimi@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Relationship between Multiregional InputOutput Table and Spatial Economy in the New Economic Geography Theory
|
|
|
Authors
|
banouei banouei ,Sherkat Afsaneh ,fahimi bahare
|
Abstract
|
The existence of spatial disequilibrium has been the main concern of planners, analysts and policy makers in Iran. One of key aspect of analyzing the issue is to consider the spatial dimensions of economic activities. To deal with the issue, two factors are taken into account: 1) the relationship between the spatial agglomeration and linkages of economic activities framework of the New Geography, and 2) the measurement of clusters as criteria of agglomeration in the multiregional inputoutput model. For this purpose, inputoutput table of nine regions covering 19 sectors for the year 2001 has been used in order to answer the question: Can the application of linkages in the terms of clusters highlights the spatial disequilibrium of intra and interregional agglomeration of economic activities? Thus, totally eight sectors (agriculture, mining, coke and petroleum refining products, chemical, basic metals, water, electricity and gas, construction and services) for region 4 (provinces of Isfahan, Chahar Mahal Bakhtiari, Khuzestan and extra region) and region 6 (provinces of Tehran, Qom and Alborz) have been analyzed. The findings reveal that the spatial agglomeration of agriculture, coke and petroleum refining products and chemical sectors in region 4 are more important than in region 6, while the spatial agglomeration of services, construction and water, electricity and gas sectors are of high importance in region
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|