مقایسه تحلیلی عدالت درفلسفه سیاسی افلاطون و جان راولز (با تاکید بر نظریه مثال خیر افلاطون)
|
|
|
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عشایری حبیب
|
|
منبع
|
سياست پژوهي ايراني - 1397 - دوره : 5 - شماره : 16 - صفحه:53 -87
|
|
چکیده
|
در مدینه فاضله افلاطونی سلسله مراتب به حسب مرتبه دانشی که افراد دارند، مشخص می شود. از این رو فرمانروایان حکیم، نمایندگان « علم شهودی » اند و نگهبانان دستیاران آنان هستند و تجزیه و تحلیل مسائل و راهنمایی درست افکار مردمان را به عهده دارند. مردمان عادی نیز به ایمان و عقاید درستی که علما به آنان می آموزند بسنده می کنند. بر این اساس، افلاطون معتقد است توده مردم به سختی و استحکام مفرغ، طبقه نگهبانان دستیار همچون نقره ارزشمند و حاکمان همانند طلا کمیابند. مدینه افلاطون، مدینه مردمان خردمند، شجاع، خویشتن دار و عادل است. بنابراین، برقراری حکومت قسط و عدل در روح، به این معنی خواهد بود که دو قوه خشم و شهوت به زیر حکم عقل روند تا نظمی مبتنی بر کمال، سراسر وجود انسان را دربر گیرد نظریه عدالت جان راولز که در سنت کانتی قرار دارد، معطوف به ساختار جامعه و نهادهای تشکیل دهنده آن است. جوهر اندیشه او همان عدالت به مثابه انصاف است. به طور خلاصه انصاف به روش اخلاقی رسیدن به اصول عدالت مربوط می شود و عدالت به نتایج تصمیم گیری منصفانه.روش این تحقیق توصیفی وتحلیلی است.
|
|
کلیدواژه
|
افلاطون، جان راولز، عدالت به مثابه انصاف، حجاب جهل
|
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
|
پست الکترونیکی
|
h.ashayeri@ttbank.ir
|
|
|
|
|
|
|