نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد

مقدمه: اعتیاد یکی از دغدغه‌ های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است.هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد انجام شد.روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش زنان و مردان معتاد مراجعه‌کننده به مراکز ترک اعتیاد در سال 1398 بود. برای این منظور 200 نفر از معتادان به شیوه نمونه‌گیری در دسترس، از میان افراد ارجاع داده شده به مراکز ترک اعتیاد استان یزد انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه‌های اضطراب وجودی ویمز و همکاران (2004)، آسیب دوره کودکی برنشتاین و همکاران (2003)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه گرایش به تغییر میلر و تونیگان (1996) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون و نرم‌افزار spss نسخه 24 و amos نسخه 24 مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.یافته ‌ها: نتایج نشان داد که ضربات عاطفی و حمایت اجتماعی به‌طور مستقیم به ترتیب بر کاهش و افزایش گرایش به تغییر در افراد معتاد تاثیر دارد (0/05>p). همچنین نتایج نشان داد که ضربات عاطفی و حمایت اجتماعی به‌طور غیرمستقیم نیز به واسطه اضطراب وجودی بر گرایش به تغییر در افراد معتاد تاثیر دارد (0/05>p).نتیجه ‌گیری: نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد معنی‌دار بود، بنابراین ایجاد حمایت اجتماعی بیشتر برای فرد، تخلیه هیجانی نسبت به آسیب‌های دوران کودکی به همراه برنامه‌ریزی برای کاهش اضطراب وجودی با استفاده از مداخلات روانشناختی می‌تواند گرایش به تغییر و ترک را در افراد معتاد افزایش دهد.

mediating role of existential anxity in the relationship between childhood emotional traumas, social support and tendency to change in addicts

introduction: addiction is recognized as one of the major public health concerns around the world, with various negative consequences for individuals and communities.aim: this study aimed to investigate the mediating role of existential anxiety in the relationship between childhood emotional trauma, social support, and tendency to change in addicts.method: in this correlational study, structural equation modeling was applied. the study population consisted of male and female addicts, presenting to rehabilitation centers in yazd province, iran, in 2019. two-hundred addicts were selected using available sampling among individuals presenting to the rehabilitation centers of yazd province. to collect data, the existential anxiety questionnaire by wims et al. (2004), childhood injury questionnaire by bernstein et al. (1994), perceived social support scale by zimet et al. (1988), and miller and tunigan’s change tendency questionnaire (1996) were used. data were analyzed using structural equation modeling, multiple regression analysis, and pearson’s correlation coefficient test in spss-24 and amos-24.results: the results showed that emotional trauma and social support directly reduced and increased the addicts’ tendency to change, respectively (p<0.05). the findings also showed that emotional trauma and social support indirectly affected the addicts’ tendency to change through the mediating role of existential anxiety (p<0.05).conclusion: the mediating role of existential anxiety in the relationship between childhood emotional trauma, social support and the readiness to change in addicted people was significant, therefore, providing more social support, emotional discharge regarding childhood traumas, along with planning to reduce existential anxiety using psychological interventions can increase the readiness to change and quit in addicted people.