|
|
ارائه رهیافت های کمّی به منظور بررسی اهمیت دستاندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگل های هیرکانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
امیرنژاد حمید ,حسینی ساره ,حسینی محسن ,اسدپورکردی مریم ,تسلیمی مهسا ,بستان یداله
|
منبع
|
بوم شناسي جنگل هاي ايران - 1403 - دوره : 12 - شماره : 2 - صفحه:104 -114
|
چکیده
|
مقدمه و هدف: جنگل ها یکی از اکوسیستمهای پیچیده منابعطبیعی با نقش مهم در محیطزیست میباشند که دارای ظرفیتهای تولیدی و کارکردهای چندگانه هستند. بهرهمندی جوامع مختلف انسانی از این منابع به اشکال گوناگون آثار و تبعات مختلفی دارد که بدون شناسایی دقیق و کامل تمام دستاندرکاران آن نمیتوان به نتایج منطقی و قابلقبول در تصمیمگیری و سیاستگذاری دست یافت. لذا، در راستای سیاستگذاریهای اصولی و برای برنامهریزی، تصمیمگیری و موفقیت در این زمینه شناخت کامل دستاندرکاران و معیارهای شناسایی آنان بسیار مهم است. زیرا تصمیمگیریها در مدیریت منابع جنگلی بهدلیل طبیعت چندمنظوره فواید و خدمات این منابع، مشکل بودن ارزشگذاری پولی خدمات اکولوژیکی و تنوع زیاد دستاندرکاران خدمات آنها اغلب با پیچیدگی، تغییرناپذیری و عدم اطمینان همراه است و تصمیمگیریها را همواره با چالشهایی مواجه میکند. از اینرو، دستاندرکاران در عرصههای منابعطبیعی و جنگلها از مولفههای حیاتی و اساسی محسوب میشوند که حضور و فعالیت آنان در این عرصهها انکارناپذیر و فراهمکننده تضمین موفقیت در مدیریت مشارکتی برای حفاظت جنگلها است. پیشبرد اهداف مدیریت پایدار منابعطبیعی و جنگلها با شناسایی و حضور فعال کنشگران کلیدی و مهمترین و موثرترین گروههای دستاندرکار یعنی مجریان و بهرهبرداران تولیدات جنگلی بههمراه سایر دستاندرکاران شناساییشده تحقق مییابد. هدف اولیه از شناسایی دستاندرکاران نام همه کسانی است که میتوانند و باید در فرآیند برنامهریزی و مدیریت وظیفهای داشته باشند و شناسایی آنها یک قسمت مهم در فرآیند برنامهریزی مشارکتی است چراکه جزیی از پیششرط مشارکت محسوب میشود. لذا، با شناسایی و تعیین دستاندرکاران میتوان از همکاری آنها بهشکل برنامهریزی شدهای در اجرا و مدیریت طرحهای جنگلداری بهره برد و روند اجرای برنامهها را تسهیل کرد. مواد و روشها: بررسی جهت شناسایی، وزندهی و اولویتبندی دستاندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلی هیرکانی با استفاده از مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره، ابتدا دستاندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلی هیرکانی بر اساس مرور مطالعات مختلف شناسایی و گردآوری گردید. سپس پرسشنامه پژوهش برای رسیدن به پاسخ دو پرسش مهم در این بررسی طراحی شد که: الف- دستاندرکاران عرصههای جنگلی هیرکانی چه کسانی هستند و ب- اولویت آنها به چه صورت است. لذا، شناسایی دستاندرکاران عرصه اقتصاد جنگلهای هیرکانی با طراحی پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و طرح گویههای با گزینههای ارجحیت پنجگانه و تعیین افراد یا گروههای دستاندرکار انجام شد. در این پژوهش از نظرات 50 نفر از از خبرگان، دانشگاهیان و کارشناسان سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری در سطح استانی و منطقهای جهت شناسایی دستاندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلهای هیرکانی استفاده شد. روایی پرسشنامه طبق نظر متخصصان و کارشناسان بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با آماره آلفای کرونباخ برابر 0/97=α تایید شد. همچنین در این پژوهش بهمنظور وزندهی دستاندرکاران خدمات اکوسیستم جنگل و تعیین اولویت آنها بهترتیب از روش تحلیل نسبت ارزیابی وزندهی تدریجی (swara) بهمنظور محاسبه وزن دستاندرکاران، مدل مجموع ساده وزین (saw)، ارزیابی نسبت جمعی (aras) و تکنیک ترجیحات بر اساس مشابهت به راهحل ایدهآل (topsis) برای اولویتبندی آنها استفاده شده است. یافتهها: تجزیه و تحلیل یافتههای پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان، دستاندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلی هیرکانی را در در 19 گروه و 5 سطح بینالمللی، ملی، منطقهای، دستاندرکاران خارج از عرصه جنگل و دستاندرکاران داخل جنگل شناسایی نمود. همچنین نتایج وزندهی دستاندرکاران با استفاده از تکنیک swara نشان داد که که جنگلنشینان و جوامع پاییندست حاشیه جنگل با کسب بیشترین وزن جزء مهمترین دستاندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی میباشند و سایر دستاندرکاران بر مبنای وزن دریافتی در اولویتهای بعدی قرار گرفتند. در این پژوهش اولویتبندی دستاندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی در مدلهای topsis، aras و saw نتایج مشابهی را از لحاظ اولویتبندی دستاندرکاران خدمات مورد بررسی نشان داد. نتیجهگیری: جهت مقایسه نتایج مدلهای اولویتبندی دستاندرکاران از شیب منحنی وزن خدمات در سه مدل استفاده گردید. شیب منحنی نزدیکی نسبی وزنها در مدل aras یک تابع نمایی نزولی با درجه توضیحی 0/93 بوده است که نشاندهنده تفاوت آشکار بین دستاندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی بوده است. شیب منحنی نزدیکی نسبی وزنها در مدل aras از دیدگاههای مختلف نسبت به دو مدل دیگر بیشتر و به یک نزدیکتر میباشد. بر پایه این نتیجه و اجماع نظر برخی از متخصصان، اولویتبندی دستاندرکاران در مدل arasبه واقعیت نزدیکتر بوده است. از این رو مدل aras بهعنوان مدلی مناسب جهت اولویتبندی دستاندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی پیشنهاد شد. طبق نتایج این مدل جنگلنشینان؛ جوامع پاییندست حاشیه جنگل؛ و بهرهبرداران خارج از عرصه جنگلها مهمترین دستاندرکاران خدمات جنگلهای هیرکانی محسوب میشوند. از اینرو، در مدیریت منابعطبیعی و محیطزیست و مخصوصاً طرحهای جنگلداری نقش، حضور و تاثیر این دستاندرکاران غیر قابل اغماض است و پیشنهاد میشود از حضور این جوامع در مدیریت مشارکتی جنگل استفاده بهینه شود. همچنین، پیشنهاد میشود رابطه انسان بهعنوان دستاندرکار با اکوسیستم طبیعی بایستی در راس سیاستگذاریها و مدیریت جامع منابع جنگلی قرار گیرد و حمایت از پروژههای زراعت چوب از طریق سیاستهای یارانهای، اعطای تسهیلات و وامهای کمبهره به جنگلنشینان و جوامع پاییندست حاشیه جنگل؛ تلاش در جهت کاهش محرومیتها و افزایش توسعهیافتگی اجتماعی و اقتصادی روستاهای حاشیه جنگل؛ برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی در زمینه کارآفرینی، معرفی صنایع دستی، محصولات فرعی جنگل؛ شناسایی بازارهای هدف و تقویت شبکه بازاریابی برای صادرات محصولات غیرچوبی در راستای افزایش سهم جنگل در رشد و توسعه اقتصادی جوامع روستایی حاشیه جنگل؛ برنامهریزی جهت اشتغال جوامع بومی در بخشهای حفاظتی جنگل مدنظر قرار گیرد.
|
کلیدواژه
|
برنامهریزی، خدمات اکوسیستمی، دستاندرکاران، سیاستگذاری، مدیریت مشارکتی
|
آدرس
|
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده مهندسی زراعی, گروه اقتصاد کشاورزی, ایران, دانشگاه گیلان, دانشکده منابع طبیعی, گروه جنگلداری, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, دانشکده منابع طبیعی, گروه جنگلداری, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده مهندسی زراعی, گروه اقتصاد کشاورزی, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده مهندسی زراعی, گروه اقتصاد کشاورزی, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده مهندسی زراعی, گروه اقتصاد کشاورزی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
bostan.agri.eco@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
presenting quantitative approaches to investigate the importance of the stakeholders of ecosystem services in hyrcanian forests
|
|
|
Authors
|
amirnejad hamid ,hosseini sareh ,hosseini mohsen ,asadpour kordi maryam ,taslimi mahsa ,bostan yadollah
|
Abstract
|
background: forests are one of the complex ecosystems of natural resources with an important role in the environment and multiple production capacities and functions. the benefit of different human societies from these resources in various forms has various effects and consequences. without accurate and complete identification of all its stakeholders, logical and acceptable results cannot be achieved in decision-making and policy-making. therefore, it is essential to fully understand the stakeholders (actors) and their identification criteria in line with basic policies for planning, decision-making, and success in this field. because decision-making in the management of forest resources always faces challenges and is often associated with complexity, immutability, and uncertainty due to the multi-purpose nature of the benefits and services of these resources, the difficulty of monetary valuation of ecological services, and the great diversity of the stakeholders of their services. therefore, the stakeholders in the fields of natural resources and forests are considered vital components, and their presence and activity in these fields are undeniable and provide a guarantee of success in cooperative management for the protection of forests. the advancement of the sustainable management goals of natural resources and forests is realized by identifying an active presence of key actors and the most important and effective groups involved, i.e. forest producers and users, along with other identified stakeholders. the primary purpose of identifying those involved is the names of all those who can and should have a role in the planning and management process, and their identification is an important part of the participatory planning process because it is considered a part of the prerequisite for participation. therefore, identifying and determining the stakeholders make it possible to take advantage of their cooperation in a planned way in the implementation and management of forestry projects and to facilitate the implementation process of the programs.methods: to identify, weight, and prioritize the stakeholders involved in the hyrcanian forest ecosystem services using multi-criteria decision-making models, the stakeholders involved in the hyrcanian forest ecosystem services were first identified and gathered based on the review of various studies. then, the research questionnaire was designed to answer two important questions in this study: a) who are the people involved in hyrcanian forest areas? and b) what is their priority? therefore, the beneficiaries of the economy of hyrcanian forests were identified by designing a questionnaire scored with a likert scale, designing items with five priority options, and determining the individuals or groups of stakeholders. in this research, the opinions of 50 experts, academics, and experts of the natural resources and watershed management organization at the provincial and regional levels were used to identify the beneficiaries of the ecosystem services of hyrcanian forests. the questionnaire was validated and confirmed by experts, and its reliability was confirmed with a cronbach’s alpha statistic of α = 0.97. the stakeholders of the forest ecosystem services were weighted with the step-wise weight assessment ratio analysis (swara) method, the simple additive weighting (saw), and additive ratio assessment (aras), and the technique for order preference by similarity to ideal solution (topsis) was used to prioritize them.
|
Keywords
|
ecosystem services ,participatory management ,planning ,policymaking stakeholders
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|