اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

مقدمهمولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی است که چالش های زیادی را در خصوص سازگاری روان شناختی افراد مبتلا در مقابله استرس بیماری ایجاد کرده است. در این خصوص مداخلات روان شناختی در جهت کاهش استرس و هیجان های منفی می توانند مورد استفاده قرار بگیرند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای منفی تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.مواد و روش هااین پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری، تمامی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام. اس شهر نیشابور بود که تعداد 47 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. در پژوهش حاضر پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه ارائه شد. داده های پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار spss و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.یافته هانتایج حاصل از پژوهش نشان داد بین میانگین نمره های پیش آزمون با پس آزمون (0/001=p) و پس آزمون با پیگیری (0/01=p) تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین میانگین نمره های پیش آزمون با پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/06=p).نتیجه گیریبراساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای منفی تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به ام. اس موثر است.

Effectiveness of MindfulnessBased Stress Reduction on Negative Strategies of Emotional Regulation in Patients with Multiple Sclerosis

Background:Multiple sclerosis is one of the diseases of the central nervous system that causes many challenges to the psychological adjustment of the affected patients in coping with stress. In this regard, psychological interventions can be used to reduce stress and negative emotions. The present study was conducted to evaluate the effectiveness of mindfulnessbased stress reduction intervention on the negative strategies of emotional regulation in patients with multiple sclerosis.Materials and Methods:This study was conducted using a semiexperimental method with a pretest and posttest design and with a control group. The statistical population of the study included all people with multiple sclerosis referred to MS association of Neishabour city. Using a convenience sampling method, 47 people were selected and assigned to two experimental and control groups. In the present study, Granofsky, Craig, and Spinhaun (2001) Emotional Regulation Questionnaire was used to collect data. Mindfulnessbased stress reduction intervention was presented in 8 sessions. The present study data were analyzed using SPSS software and analysis of variance with repeated measures.Results:The results revealed a significant difference between the mean scores of pretest and posttest (P = 0.001) and between mean scores of posttest and followup (P = 0.01). However, no significant difference was observed between the mean scores of pretest scores and followup (P = 0.06).ConclusionBased on the results of the present study, it can be concluded that mindfulnessbased stress reduction intervention is effective in reducing negative emotional regulation strategies of MS patients.