رابطه ابعاد تنظیم هیجان و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با اضطراب اجتماعی در زنان متاهل شهر اصفهان، 1393

مقدمه: یکی از شایع‌ترین و دردسرسازترین نوع اضطراب‌ها، اضطراب اجتماعی است. در این حالت فرد در هنگام مواجه‌شدن با اجتماع دچار ترس و اضطراب بیش از اندازه می‌شود. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ابعاد تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی در زنان متاهل صورت گرفت. مواد و روش‌ها: روش پژوهش، از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه زنان متاهل شهر اصفهان در سال 1393 بود که به شیوه نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای، تعداد 313 نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه‌های اضطراب اجتماعی کونور و همکاران (2000)، طرح‌واره‌های ناسازگار (یانگ) و تنظیم شناختی هیجان بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌‌ها‌‌ از روش‌های‌ تحلیل توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که حوزه اول، دوم و پنجم طرح‌واره‌های ناسازگارانه اولیه با اضطراب اجتماعی رابطه معنی دار مثبت داشتند (01/0=p). هم‌چنین از بین ابعاد تنظیم هیجان، مولفه‌های سرزنش خود، نشخوار ذهنی، فاجعه‌آمیز پنداری، سرزنش دیگران با اضطراب اجتماعی رابطه معنی دار مثبت داشتند (01/0=p). متغیرهای ارزیابی مجدد مثبت و توجهی مجدد مثبت با اضطراب اجتماعی رابطه معنی دار منفی نشان دادند (01/0=p). نتیجه‌گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر، جهت بررسی اضطراب اجتماعی زنان باید به وجود طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و شیوه‌های تنظیم شناختی هیجان آنان توجه کافی معطوف گردد.

The Relationship between the Aspects of Emotion Regulation as Well as Early Maladaptive Schema and Social Anxiety in Married Women Isfahan city, 2015

Introduction: One of the most common and troublesome types of anxiety is social anxiety in which individuals experience extreme fear and anxiety when they are faced with society. Therefore, this study was conducted to determine the relationship between the aspects of emotion regulation and social anxiety in married women. Materials and Methods: The research method was correlational. The statistical population included all married women in Isfahan in 2014 from whom 313 were selected through clustered random sampling method. The research instruments were Cotter et.al (2000) social anxiety questionnaire, Young's early maladaptive schema and cognitive emotion regulation questionnaire. In order to analyze the data, the descriptive analysis method and Pearson correlation statistical method software were applied in SPSS18. Result: Findings showed that the first, second and fifth early maladaptive schemata had a positive significant relationship with social anxiety (p=0.01). Moreover, from the aspects of emotion regulation, the components of selfreproach, mental rumination, catastrophic imagination and reproaching others had a positive significant relationship with social anxiety (p=0.01). However, this relationship was significantly negative with the variables of positive reevaluation and positive reattention (p=0.01). Conclusion: According to the results of this study, in order to investigate the social anxiety among women, the role of early maladaptive schemata and their cognitive emotion regulation should be adequately taken into account.