|
|
بیعدالتی فضایی و مخاطرات انسانی مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حافظنیا محمدرضا ,قادری حاجت مصطفی
|
منبع
|
مديريت مخاطرات محيطي - 1393 - دوره : 1 - شماره : 2 - صفحه:131 -148
|
چکیده
|
نظام فضایی ایران بهدلیل آنارشی حاکم بر نظام برنامهریزی بهسمت گسیختگی فضایی گرایش دارد و تظاهر فضایی این آنارشی در الگوی نامتوازن توسعه مناطق نمایان است. الگوی حاکم بر ساختار فضایی ایران مرکز پیرامون است. ازآنجا که ایران دارای نواحی کارکردی قومی و ناحیهای است، باید اذعان داشت که بیعدالتی فضایی در کوتاهمدت زمینههای واگرایی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را فراهم خواهد آورد و در بلندمدت همبستگی، یکپارچگی ملی و تمامیت سرزمینی را با مخاطرات جدی روبهرو خواهد کرد. ازاینرو مقاله حاضر با روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانهای سعی در تبیین مخاطرات انسانی مرتبط با بیعدالتی فضایی در استان سیستان و بلوچستان دارد. یافتهها نشان میدهد مسائل مربوط به سیستان و بلوچستان بیشتر ریشه در بیعدالتی فضایی دارد تا مسائل دیگر و نباید با دیدگاه صرفاً امنیتی مسائل این استان مهم و شاهراه حیاتی ایران در سالهای آتی را تحلیل کرد، چراکه چنین رویکردی نتایج تکراری را بههمراه خواهد داشت.
|
کلیدواژه
|
آنارشی فضایی، بیعدالتی فضایی، سیستان و بلوچستان، مخاطرات فضایی
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mghaderihajat@modares.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Spatial Injustice and Human Hazards (Case Study: Sistan and Baluchestan Province)
|
|
|
Authors
|
Hafeznia Mohammadreza ,Ghaderi Hojjat Mostafa
|
Abstract
|
Iran’s spatial organization tend to spatial rupture due to the anarchy prevailing in planning system and this resulted in pattern of regional uneven development. The core–periphery model is the prevailing pattern in Iran’s spatial structure. Since Iran has practical regional ant ethnic areas, we should acknowledge that spatial injustice has predisposed political, cultural, and social divergences in a short term and will put solidarity, national unity and territorial integrity at serious hazards in a long term. Using analyticaldescriptive method and relying on library resources, this article tries to explain human hazards related to spatial injustice in Sistan and Baluchestan province. Findings show that Sistan and Baluchestan’s problem is rooted in spatial injustice more than other ones and we should not analyze this important and vital lifeline province’s problem only as a security idea because such an approach will have repeated results.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|