>
Fa   |   Ar   |   En
   نشانه معناشناسی عاطفی گسست و انسداد گفتمانی در داستان حسنک وزیر  
   
نویسنده زیرک ساره
منبع نقد و نظريه ادبي - 1395 - دوره : 1 - شماره : 1 - صفحه:75 -92
چکیده    عواطف می توانند باعث پیوست یا گسست گفتمان شوند. سازوکار وجوه حسی و عاطفی در داستان تراژیک حسنک وزیر  در تاریخ بیهقی، به شکست گفتمانی منجر می­شود. در مقالۀ حاضر بر اساس روش تحلیل گفتمان مبتنی بر پدیدارشناسی حواس و عواطف می کوشیم این نکته را آشکار سازیم که زیرساخت عاطفی تعیین‌کننده و تمایزبخش در داستان حسنک وزیر از «تحقیر اجتماعی و بیناسوژگانی» نشات می گیرد که شخصیت منفی عاطفی داستان (بوسهل) تجربه می‌کند و به عواطفی چون «تشفی، تعصب و انتقام» می‌انجامد که وجه تشفی‌گرانه آن حتی پس از انتقام جریان دارد. شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی ناظر به کنش سیاسی خردگرایانه است؛ در عین حال، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزاره‌های عقلایی را در متن تولید می‌کند اما به لحاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی می‌یابد و از این رو این شخصیت خردگرا علیرغم تعیین‌کننده‌بودن و برخورداری از قدرت اصلی در تعیین سرنوشت گفتمان، در لایه دوم پیرنگ قرار می‌گیرد
کلیدواژه عاطفه، گفتمان، انسداد گفتمانی، تراژدی، داستان حسنک وزیر
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, ایران
 
   An Emotive Semiotics Analysis of Discursive Deadlock and Disjunction in the Story of “Hasanak the Vizier”  
   
Authors Zirak Sareh
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved