|
|
حدیث «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه»، در بوته اعتبارسنجی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
دعائی محمدحسین ,رستمی محمدحسن ,نقی زاده حسن
|
منبع
|
مطالعات فهم حديث - 1401 - دوره : 8 - شماره : 2 - صفحه:223 -243
|
چکیده
|
آموزه «معرفت نفس»، یکی از مهمترین اجزاء «نظام معرفتی و تربیتی اسلام» است؛ همان آموزهای که در «گزارههای نقلی»، از آن با عنوان «فریضه هر مرد و زن مسلمان»، «مصداق علم نافع و برتر»، «برترین معرفت»، «رمز سعادت و نیکبختی» و «امری ملازم با معرفت رب» یاد شده و مورد توجه بسیاری از دینپژوهان از جمله «حکیمان و عارفان» قرار گرفته است. اما باید دانست که این آموزه، در معرض مناقشات مختلفی از جمله مناقشه در سند مهمترین پشتوانه روایی آن، یعنی حدیث «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه» نیز قرار دارد. فلذا میتوان گفت که تلاش برای اثبات حجیت حدیث مذکور، امری ضروری است. برخی از محققان، با تاکید بر ارسال این حدیث، اساساً آن را معتبر ندانسته و برخی دیگر، در عین اذعان به مرسلبودن حدیث مذکور، صرفاً با تکیه بر مواردی همچون «تایید آیات قرآن»، «تواتر معنوی» یا قاعده «ضَم احادیث ضِعاف»، در پی اثبات اعتبار آن بودهاند. حال آنکه میتوان با اتکاء به اطمینان ناشی از «تراکم ظنون» و با تجمیع مجموعهای از «قرائن سندی و محتوایی»، مانند: «اعتبار منبع»، «حضور در مجموعه معتبر صد کلمه»، «علو لفظ و معنا»، «تواتر معنوی یا اجمالی»، «شهرت روایی»، «مقبولیت در نزد بزرگان» و «برخورداری از مویدات قرآنی، برهانی و وجدانی»، به اثبات اعتبار این حدیث پرداخته و زمینه تثبیت یکی از مهمترین معارف عرفانی و پیریزی روشمند «نظام تربیتی اسلام» بر اساس آن را فراهم آورد.
|
کلیدواژه
|
معرفت نفس، خودشناسی، خداشناسی، من عرف نفسه فقد عرف ربه، اعتبارسنجی
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, گروه علوم قرآن و حدیث, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, گروه علوم قرآن و حدیث, ایران
|
پست الکترونیکی
|
naghizadeh@um.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Hadith “Whoever Knows Himself Knows his God:” An Authentication
|
|
|
Authors
|
Doaei Sayyed Mohammad Hossain ,Rostami Mohammad Hasan ,Naghizadeh Hasan
|
Abstract
|
Despite its prominent position in scriptural propositions and despite its importance in “Shia jurisprudential mysticism,” the idea of “selfknowledge” is the subject of various disputes, including a dispute over its most significant scriptural proof which is the hadith “whoever knows himself knows his God.” Yet it is crucial to know that not only the claim over the invalidity of the hadith is unacceptable, but overlooking all scriptural verifications for this hadith and focusing on justifications like “Quranic confirmations,” “semantic frequency,” or “the rule of the consolidation of weak hadiths” are worthy of consideration. For though the aforesaid hadith is at first sight a weak (Morsal) hadith and is not reliable, but it is possible to prove its validity by relying on “the consolidation of conjectures” and by an aggregation of a collection of “documentary and significative postulations” like: “the credibility of sources”; “inclusion in the credible collection of One Hundred Words”; “excellency of letter and spirit”; “semantic or schematic frequency”; “scriptural reputation”; “acceptance by the erudite” and “support by Quranic, argumentative, and intuitive confirmations,” and in doing so, reinforce one of the most important principles of mysticism and methodically found an “Islamic pedagogical system” upon it.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|