بررسی دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه ی مصرف بر اساس حساسیت سیستم های مغزی - رفتاری و سطوح احساس تنهایی

هدف پژوهش حاضر مقایسه ی دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه ی مصرف بر اساس حساسیت سیستم های مغزی - رفتاری و سطوح احساس تنهایی بود. در این پژوهش از طرح عاملی گروه های نامعادل استفاده شد. جامعه ی پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اعتیاد شهر کرمان بودند که در بازه ی زمانی سال 95-96 جهت ترک اعتیاد به کلینیک ها و مراکز درمانی مراجعه کردند. نمونه ی اولیه ی پژوهش، شامل 580 نفر بود که با روش دردسترس انتخاب شدند. طبق نمره ی احساس تنهایی و سیستم های مغزی – رفتاری، گروه هایی تعیین شد که هر گروه بین 21 تا 24 آزمودنی را شامل شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی عقاید وسوسه انگیز، پرسشنامه ی پنج عاملی جکسون، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (دوراهه ی عاملی) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر اصلی سیستم-های مغزی رفتاری بر دشواری تنظیم هیجان و وسوسه ی مصرف معنادار است، اما اثر اصلی احساس تنهایی بر دشواری تنظیم هیجان و وسوسه ی مصرف معنادار نیست. اثر تعاملی احساس تنهایی و سیستم های مغزی – رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه ی مصرف معنادار بود. در میان گروه های تعیین شده بر اساس شدت فعالیت سه سیستم های مغزی - رفتاری، بیشترین میزان وسوسه ی مصرف در گروه fffs بالا و کمترین آن در fffs پایین بود. در مجموع، تاثیر احساس تنهایی بر دشواری در تنظیم هیجان و وسوسه ی مصرف زمانی تشدید و معنادار می شود که اثر تعاملی احساس تنهایی و fffs بالا مورد بررسی قرار گیرد.