مطالعه کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزوفرنیک دارای علائم منفی و مثبت و افراد سالم با استفاده از آزمون نوروسایکولوژیک دسته‌بندی کارت ویسکانسین (wcst)

مقدمه: این پژوهش با هدف مطالعه کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزوفرنیک دارای علائم مثبت و منفی و یک گروه سالم در آزمون دسته‌بندی کارت ویسکانسین (wcst)، به‌عنوان شاخصی از کارکرد لوب فرونتال، انجام گرفت. روش: برای این منظور یک گروه 32 نفری از افراد سالم و یک گروه 32 نفری از بیماران اسکیزوفرن که بر اساس مقیاس‌های اندازه‌گیری علائم منفی (sans) و علائم مثبت (saps)، 14 نفر دارای علائم منفی و 18 نفر دارای علائم مثبت بودند، انتخاب شدند. آزمون (wcst) روی هرکدام از گروه‌ها اجرا شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: نتایج نشان دادند که گروه‌ها در هر پنج ملاک تعداد قاعده‌های کشف‌شده (p<0/002)، تعداد کوشش های انجام شده برای رسیدن به قاعده اول(p<0/027)، مجموع تلاش های مربوط به تغییر توجه (p<0/013) ، زمان رسیدن به قاعده اول (p<0/001) و تعداد پاسخ های درجاماندگی (p<0/001) با همدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بیماران اسکیزوفرنیک در مقایسه با گروه کنترل در همه مقیاس ها به طور معنی داری عملکرد پایینی داشتند، ولی تفاوت عملکرد بین دو گروه دارای علائم مثبت و منفی معنی دار نبود. نتیجه گیری: مقیاس مقدار زمان صرف شده برای رسیدن به قاعده اول اولین بار در این پژوهش مطرح شد. یافته های این پژوهش در راستای فرضیه های مربوط به وجود بدکارکردی در کارکردهای اجرایی لوب فرونتال در بیماران اسکیزوفرنیک همسو بوده و نشان می دهند که این بیماران در آزمون فرضیه ها، بازداری رفتارهای معمول، و سرعت پردازش داده ها ضعیف تر عمل میکنند.