تحلیل جایگاه «قیاس» در فقه و فلسفه و نقد نظریه غزّالی در باب قیاس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ملکی محمد ,نوری صفت مرضیه
|
منبع
|
پژوهشنامه اماميه - 1397 - دوره : 4 - شماره : 8 - صفحه:27 -47
|
چکیده
|
در محدوده سده دوم که میرفت فقه شفاهی به فقه تعلیمی و مدرسهای تبدیل شود، اختلافات فقیهان نیز در برخی از مسائل، چه در اصول و چه در فروع، پا را از نهانخانه ذهنها بیرون نهاد و چه بسا همین اختلافات فقهی بود که در تاسیس مکتبهای فقهی در صدر اسلام نقش اساسی را ایفا کرد. از میان اختلافات، قیاس مهمترین مسئلهای است که در فلسفه و منطق، بهویژه در فقه اهل سنت و امامیه، به اصلی از اصول تبدیل شد، بهگونهای که یکی از منابع اجتهادی در فقه اهل سنت، یکی از ادله اجتهادی در فقه امامیه و یکی از برهانها و ابزار استدلال، بهویژه در منطق و فلسفه، شمرده شد. این مقاله بر آن است ضمن تعریف جامع از قیاس، ضعف و قوت آن را بررسی کند و با توجه به فقه و فلسفه و نقد دیدگاههای غزّالی در المستصفی، به این پرسش که «چرا امامیه به قیاس عمل نمیکند؟» پاسخ اجتهادی و منطقی بدهد و اثبات کند که امامیه به دلیل گمانآور بودن قیاس فقهی مورد پذیرش عامه و ضرورت تحصیل یقین در احکام شرعی از طریق قرآن و سنت معصومان (ع) به قیاس عمل نمیکند.
|
کلیدواژه
|
قیاس، تمثیل، اهل سنت، فلسفه، فقه، امامیه، اجتهاد، عقل، نقد غزّالی
|
آدرس
|
دانشگاه ادیان و مذاهب, گروه فلسفه و کلام, ایران, دانشگاه ادیان و مذاهب (غیر حضوری), گروه فلسفه و کلام, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.noorisefat57@gmail.com
|
|
|
|
|