exploring the effect of input contextualization and multisensory teaching on narrative writing development of efl learners with diverse learning styles (research paper)

As a tool of the mind, writing is the skill with which one converts their mind into words. considering efl learners’ learning styles can be a crucial factor in letting them have a better-organized mind and assisting them to improve their writing ability. this study was an endeavor to evaluate and compare the effectiveness of input contextualization utilizing a multisensory teaching technique on the narrative writing ability of efl beginner learners with visual, auditory, and tactile learning styles. to achieve this purpose, the researchers carried out a quasi-experimental study on 74 learners at the 8th -grade secondary school in tehran, iran. based on cohen et al.’s (2002) questionnaire, their learning styles were detected as visual, auditory, and tactile. the three groups were provided with instructions utilizing contextualization of the input geared to their particular learning styles. to investigate the effectiveness of the intervention and estimate the students’ writing improvement, the researchers employed a between-within-subjects comparison design utilizing the pretest-posttest writing (flyer writing section) to check students’ writing improvement and compare the improvement across the groups. with the violation of conditions for a mixed between-within-subjects anova, paired-samples t-tests and a kruskal wallis test were conducted. the obtained results showed a significant improvement in the writing of the three groups of learners. it was also revealed that the three groups were not significantly different in their narrative writing performance after the intervention.

بررسی تاثیر مدل بافتار سازی داده به همراه آموزش مبتنی بر حواس چند گانه بر نگارش روایتی زبان آموزان با گرایش های یادگیری گوناگون

مهارت نگارش یک ابزار ذهنی است برای تبدیل افکار به واژگان. کمک به زبان آموزان در بهبود فرایند نگارش با توجه به گرایش های یادگیری آنها میتواند عامل اساسی در داشتن یک ذهن منظم باشد. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تاثیر بخشی مدل بافتارسازی داده با آموزش مبتنی بر حواس چندگانه بر توانایی نگارش روایتی زبان آموزان با گرایش های یادگیری گوناگون انجام گردید. برای نیل به این اهداف ، یک پژوهش شبه آزمایشی بر روی 74 زبان آموز در پایه 8 دبیرستان در تهران انجام شد. بر اساس پرسشنامه کوهن و همکاران (2002)، زبان آموزان با سه گرایش یادگیری (دیداری، شنیداری، حرکتی) شناسایی شده و در سه گروه آزمایشی قرار گرفتند. آموزش های مبتنی بر بافتار سازی داده منطبق با گرایش های یادگیری زبان آموزان به آنها ارائه شد. برای بررسی تاثیر مدل آموزش و میزان اثربخشی آن بر مهارت نگارش روایتی زبان آموزان، طرح پژوهش مقایسه درون-مابین گروهی با بهره گیری از پیش-پس آزمون نگارش استفاده شد تا بهبود نگارش در هر گروه زبان آموزان علاوه بر مقایسه تاثیر روش آموزش بر توانایی نگارش روایتی سه گروه ارزیابی گردد. چند تست t نمونه یکسان و یک تست کروسکال والیس بعنوان معادل غیر پارامتریک انوا ی یک سویه اجرا گردید و نتایج نشان دهنده بهبود توانایی نگارش روایتی در هر سه گروه زبان آموزان بود. همچنین معلوم گردید که عملکرد زبان آموزان در سه گروه در پس-آزمون تفاوت معناداری ندارد.