تاثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت آنومی سازمانی (موردمطالعه: کارکنان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره))

هرگونه اختلال در نظام هنجاری سازمان‌ها، نوعی آشفتگی و بی‌نظمی به بار می‌آورد که از آن به‌عنوان آنومی سازمانی تعبیر می‌گردد که اثرات زیان باری بر سازمان تحمیل می‌نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت آنومی سازمانی بوده که ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش را 571 نفر از کارکنان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی (ره) تشکیل داده‌اند که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 230 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش سرمایه اجتماعی از پرسش‌نامه‌ ناهاپیت و گوشال (1998) و مدیریت آنومی سفیدچیان و همکاران (1396) که پایایی آنان با محاسبه آلفای کرونباخ (به ترتیب 0.83 و 0.80)، روایی صوری آنان نیز و توسط صاحب‌نظران استادان و خبرگان آشنا به موضوع تائید شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نیز به‌وسیله ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با کمک نرم‌افزارهای spss و 2 pls انجام گرفت. یافته‌های مدل‌سازی معادلات ساختاری نشان داد همه مسیرها از سرمایه اجتماعی و ابعادش بر مدیریت آنومی سازمانی معنادار بوده و روابط بین آن‌ها تائید می‌شود و می‌توان نتیجه گرفت اتخاذ راهبردهای افزایش سرمایه اجتماعی می‌تواند از آنومی سازمانی بکاهد.

the impact of social capital on organizational anomie management (case study: employees of imam khomeini university of marine sciences)

the dismissal of professional staff as the human capital of organizations is one of the problems of human resource management and this issue is exacerbated by the occurrence of abnormal behaviors and the illusion of conspiracy; therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of abnormal organizational behavior on the dismissal of military personnel mediated by the illusion of organizational conspiracy, which was applied in terms of purpose and descriptivecorrelated in terms of method. the statistical population of the study consisted of 571 employees of imam khomeini university of marine sciences who were selected as a sample using a simple random sampling method based on krejcie and morgan table. to measure abnormal organizational behavior, sadeghi, moghli, sarlak and hozuri questionnaires (1398), hakak, bigdeli and shariatnejad questionnaires (1399) and kamen, fitchman, jenkins and klish (1979) questionnaires were used. their reliability was confirmed by calculating cronbach’s alpha (0.79, 0.81 and 0.80, respectively), and their face validity was confirmed by experts, professors and experts familiar with the subject. data analysis was performed by pearson correlation coefficient and path analysis with the help of spss and 2 pls software. structural equation modeling findings showed that all paths from organizational abnormal behavior and the illusion of organizational conspiracy to dismissal of employees and also from the path of abnormal organizational behavior through the mediating variable of organizational conspiracy illusion to dismissal of employees are significant and the relationships between them are confirmed and can be concluded. adopting strategies to reduce the illusion of organizational conspiracy along with managing abnormal organizational behavior can reduce employee turnover.