طراحی چارچوب توسعه‌ سرمایه‌ اجتماعی خارجی سازمان‌های حمایتی بر پایۀ مسئولیت اجتماعی شرکتی

سرمایه‌ اجتماعی خارجی سازمان‌های حمایتی درجه‌ای از منابع بالقوه ناشی از ارتباطات خارجی مدیران و کارکنان آن‌ها با محیط بیرونی است. هدف این تحقیق طراحی چارچوب توسعه‌ سرمایه‌ اجتماعی خارجی سازمان‌های حمایتی بر پایۀ مسئولیت اجتماعی شرکتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کیفی، و از نظر مسیر اجرا بر اساس «نظریه‌ مبنایی» است. فن گردآوری داده‌ها «مصاحبه» بود که بر اساس آن پانزده نفر از خبرگان به روش «نمونه‌گیری مبتنی بر معیار» انتخاب شدند. یافته‌ها نشان می‌دهد با رصد هوشمندانۀ عوامل مداخله‌گر اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی، فناوری و نیز برنامه‌ریزی برای تغییر شرایط زمینه‌ای اثرگذار بر پدیده‌ محوری، راهبردهای تحول ساختاری در روابط عمومی، ترویج مباحث آینده‌نگاری، اهتمام به برنامه‌ریزی راهبردی، تغییر در سیاست‌های حاکمیتی، برندسازی شرکتی، شبکه‌سازی سازمانی، و ارتقای دولت الکترونیک می‌تواند بر توسعه‌ سرمایه‌ اجتماعی خارجی سازمان‌های حمایتی موثر باشد. پیامد چنین اقدامی بقای شرکت‌ها و کارخانه‌ها و توانمند شدن افراد تحت پوشش سازمان‌های حمایتی خواهد بود. از ‌این ‌رو، مدل پارادایمی تحقیق حاضر می‌تواند به ‌عنوان یک الگوی مطلوب به توسعه‌ پایدار سرمایه‌های اجتماعی خارجی سازمان‌های حمایتی و ایجاد رفاه اجتماعی بیشتر کمک کند.

designing a framework for external social capital development of support organizations based on corporate social responsibility

external social capital of support organizations is a degree of potential resources resulting from the external communication of their managers and employees with the external environment. the purpose of this article is to design a framework for the development of external social capital of support organizations based on corporate social responsibility. the current research is &basic theory& in terms of practical purpose, qualitative nature, and implementation path. the data collection technique is &interview.& fifteen experts were selected using &criterion-based sampling.& the findings indicate that by subtly monitoring social, moral, political, economic, legal and technological intervening factors and planning to change the background conditions affecting the central phenomenon,  structural transformation strategies in public relations, promotion of foresight literature, attention to strategic planning, change in governance policies, corporate branding, organizational networking, and e-government promotion can be effective in the development of social-external capital of support organizations. the consequence of such an action will be the survival of companies and factories, and the empowerment of people covered by supporting organizations. therefore, the paradigm model of the current research can serve as a desirable model for the sustainable development of external social capital of support organizations and the creation of social welfare.