چالشهای دانش بومی کار و همکاری ایرانیان (مقایسه قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مهام محمود
|
منبع
|
دانش هاي بومي ايران - 1396 - دوره : 4 - شماره : 8 - صفحه:1 -36
|
چکیده
|
تغییرات جوامع را از دو منظر درونی و بیرونی میتوان بررسی کرد. اولی ناظر بر کلیه تجارب زیسته اعم از پنهان و آشکار و تکیهبر درونزا بودن تغییرات است و دومی، بر از پیشساخته بودن چارچوب نظری و تحمیل نظریه بر میدانِ واقعیت اتکا دارد. هدف اصلی در این مقاله بررسی مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در مورد «کار» و «همکاری» در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران است تا مشخص شود که با تکیهبر کدام گمانه و پیشفرضها و فرضیهها، چارچوبهای مفهومی و نظری در این زمینه مسئله یابی کردهاند و فرایند حل مسئله متناسب با آن ارائه کردهاند؟ شناسایی، گردآوری آثار بهعنوان منابع دادهها و اطلاعات و تفکیک متون بر اساس زمان چاپ (قبل و بعد از انقلاب اسلامی) و مضامین و رویکردهای آنها (بر اساس تکیهگاه دانشی) نشان میدهد که در تحلیل تغییرات نظام اجتماعی در معنای عام آن با محوریت «کار» و «همکاری»، با دو دانش یعنی دانش بومی (اعم از مکتوب و شفاهی) و دانش رسمیِ وارداتی و ترجمهای مواجه هستیم. با توجه به تفاوت ماهوی در نگرشهای سازنده هر یک از این دانشهاکه اولی مبتنی بر فرهنگ و تاریخ و شرایط اجتماعی کشورهای جهان سوم و از آن جمله کشورهای جنوب غربی آسیا و در آن میان، جامعه ایران از یکسو و دومی، بر اساس شناخت رسمی و دانشگاهی ساختهوپرداخته نظام سوداگریاستعماری غرب و دانش برخاسته از آن از سوی دیگر شناختهای متفاوت و بلکه متضادی از سابقه و پیشینه کار و همکاری و آسیبشناسی امروز و تجویز برای آینده به دست میآید. تقابل دانش رسمی دانشگاهی علوم اجتماعی ما با دانش بومی عمدتاً از طریق اقتدار سیاسی و اقتصادی جهانی در طی یکصد و پنجاه سال گذشته بهویژه پس از جنگ جهانی دوم از طریق برنامههای رسمی حکومت و دولتهای تحت سلطه در قالب برنامههای نوسازی صورت گرفته است که مقاومتهای مختلفی را در جامعه ایرانی موجب گردید. پیروزی انقلاب اسلامی نقطه عطفی در فرآیند تقابلِ فعال به لحاظ سازمانی و نظام اجتماعی در ابعاد مختلف آن محسوب میشود. تحلیل محتوایی آثار موجود بهمثابه پشتوانه و پیشینه نظری از یکسو و سوابق تجربی قدیمی و متاخر در زمینه کار و همکاری در جامعه ایران از سوی دیگر نشان میدهد که چالشهایی جدی ناشی از شکاف میان «میدان» و «نظریه» در فهم «کار» و «همکاری» و آسیبشناسی فرهنگ کار و همکاری ایرانیان پدید آمده است. آثار و منابع دستاول و دستدوم و تصویرهای ارائهشده در آثار مردمشناسی مبیِّن تقابل الگوهای کار و همکاری هستند که ریشه در تغییرات اجتماعی دارند. رویارویی جامعه ایرانی که غالباً روستایی عشایری و یا شهرهای ایرانی اسلامی بوده با دولتهای شبه مدرن پهلوی موجب شکلگیری دو نوع تحلیل در دو سطح برای تشریح چگونگی وضعیت کار و همکاری در ایران گردیده است. در پیش از انقلاب، سطح اول مشتمل بر دیدگاه رسمی، دولتی، دانشگاهی بوده و سطح دوم، دربردارنده واقعیت و میدان فرهنگ و جامعه ایران که اتفاقاً غیررسمی میباشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تقابل نهادی جامعه ایرانی – اسلامی از مسیر نظام تازه تاسیس جمهوری اسلامی و طراحی و تجربه انواع نهادهای انقلابی خصوصاً جهاد سازندگی با شعار "همه با هم"، واقعیت استمرار چالشگری فرهنگی و اجتماعی را با تحلیلها و سازمانهای وارداتی نشان میدهد. عبور موفقیتآمیز از این چالش فرهنگی در گرو بازشناسی انتقادی سابقه کار و همکاری و گروهها و سازمانهای کار جمعی در قالبهای متنوع و متعدد و بانامهای محلی فراوان در روستاها، عشایر، اصناف، گروهها و سازمانهای مذهبی و مسلکی و وقفی همتراز و ناهمتراز در ایران است تا تحلیل فرهنگ کار بتواند از سطح خُرد، فردی و یا جمعی در قالبهای بومی و سنتی و روانشناختی به سطح کلان، جامعهشناختی و سازماندهی با کارکردهایی در زمینههایی جدید – و البته بر پایه ساختها و تجربیات تاریخی ارتقاء یابد و رویارویی بافرهنگ مهاجم، از بُعد دانشی امکانپذیر گردد
|
کلیدواژه
|
دانش بومی، کار، همکاری، نهاد انقلابی جهاد سازندگی، کارهای جمعی و کنشهای یاریگرانه ایرانیان، سازمانهای کار ستیز و ضد مشارکت
|
آدرس
|
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
maham812002@yahoo.com
|
|
|
|
|