تاثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر اضطراب مادران کودکان مبتلا به سرطان

زمینه و هدف: سرطان، از دلایل اصلی مرگ و میر کودکان در جهان محسوب می شود. پیشرفت در درمان بیماری موجب شده توجه مراقبین بر مسائل دیگری از جمله تلاش برای کاهش اضطراب مادران کودکان مبتلا به سرطان معطوف گردد. توجه به الگوی توانمندسازی خانواده محور می‫تواند در رسیدن به اهداف مذکور موثر واقع شود. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر الگوی توانمندسازی خانواده محور بر اضطراب مادران کودکان مبتلا به سرطان طراحی شده است.روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی قبل و بعد با گروه کنترل بود. این پژوهش در بیمارستان بعثت شهرستان همدان اجرا شد. تعداد 60 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (30 نفر) و آزمون (30 نفر) تقسیم شدند. در ابتدای مطالعه پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر توسط نمونه ها تکمیل گردید و سپس در گروه آزمون، 5 جلسه الگوی توانمندسازی خانواده محور توسط پژوهشگر اجرا شد. پس از گذشت 5 هفته اطلاعات مجدداً از دو گروه جمع آوری و توسط نرم افزار spss25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: بین میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان در گروه کنترل قبل و بعد از مداخله، تفاوت معناداری وجود نداشت. در حالی که پس از انجام مداخله، میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان در گروه آزمون به شکل معناداری کاهش یافت (0/05>p). همچنین میانگین نمره اضطراب کلی قبل و بعد از انجام مداخله در گروه آزمون به شکل معناداری متفاوت بود (0/05>p).نتیجه گیری: طبق نتایج مطالعه حاضر الگوی توانمندسازی خانواده محور می تواند گام مهمی در جهت بهبود اضطراب مادران کودکان مبتلا به سرطان باشد؛ لذا با توجه به کم هزینه و ایمن بودن و تاثیرگذاری الگوی توانمندسازی خانواده محور پیشنهاد می‫گردد از این الگو در کاهش اضطراب مادران دارای کودک مبتلا به سرطان استفاده گردد.

The Effect of FamilyCentered Empowerment Model on Anxiety of Mothers of Children with Cancer

Background & Aim: Cancer is one of the leading causes of child mortality in the world. Advances in the treatment of the disease have led caregivers to focus on other issues, including efforts to reduce the anxiety of mothers of children with cancer. Paying attention to familycentered care can be effective in achieving these goals. Therefore, the present study was designed to determine the effect of familycentered empowerment model on the anxiety of mothers of children with cancer.Methods: The present study was a quasiexperimental study with prepost design and a control group. The study was performed in Besat Hospital in Hamadan. Sixty mothers of children with cancer were randomly divided into two groups: control (n=30) and experimental (n=30). At the beginning of the study, the Spielberger Anxiety Inventory was completed by the samples and then in the experimental group, 5 sessions of familycentered empowerment model were performed by the researcher. After 5 weeks, data were collected from two groups and analyzed by SPSS25 software.Results: There was no significant difference between the mean scores of state and trait anxiety in the control group before and after the intervention, while after the intervention, the mean score of state and trait anxiety in the experimental group decreased significantly (p<0.05). Also, the mean score of general anxiety before and after the intervention was significantly different in the experimental group (p<0.05). Conclusion: According to the results of the present study, the familycentered empowerment model can be an important step in improving the anxiety of mothers of children with cancer; therefore, due to the low cost, safety and effectiveness of the familycentered empowerment model, it is suggested to use this model on other variables of nursing care.