بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر درمان شناختی- سیستمی گاتمن بر کیفیت زندگی و الگوهای ارتباطی بیماران مبتلا به سرطان پستان و همسران آنها

زمینه و هدف: تشخیص سرطان پستان، استرس زیادی را پیش روی بیماران و همسران آنها قرار می‫دهد. کاهش کیفیت زندگی و اختلال در الگوهای ارتباطی زناشویی از جمله مشکلاتی است که متعاقب ابتلا به سرطان پستان، توسط بیماران و همسران آنها تجربه می‫شود. مداخلات روانشناختی می‫تواند در کاهش مشکلات بیماری سرطان موثر باشد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر درمان شناختی سیستمی گاتمن بر کیفیت زندگی و الگوهای ارتباطی زنان مبتلا به سرطان پستان و همسران آنها انجام شد.روش کار: مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون و با گروه کنترل بود. افراد حائز شرایط، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه، پرسشنامه های کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و نیز پرسشنامه جدایی فاصله گاتمن را تکمیل کردند. سپس، گروه آزمایش در جلسات آموزشی درمان شناختی سیستمی گاتمن به مدت 8 جلسه دو ساعته شرکت کردند. پس از اتمام دوره آموزش و سه ماه بعد از آن از هر دو گروه، آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون‫های تی مستقل و کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات الگوی ارتباطی (6/6±21/20) و کیفیت زندگی (11/79±67/22) در گروه آزمایش پس از مداخله، نسبت به میانگین الگوی ارتباطی (8/85±45/20) و کیفیت زندگی (12/08±98/50) در گروه کنترل، تفاوت معناداری داشت (0/001>p). نتیجه گیری: براساس یافته ها، درمان شناختی سیستمی گاتمن در بهبود کیفیت زندگی و الگوی ارتباطی بیماران مبتلا به سرطان و همسران آنها موثر است. بنابراین، این روش می‫تواند در کار بالینی به متخصصان حوزه سلامت و خانواده که در ارتباط با بیماران و خانواده ها هستند، کمک کند.

The Effectiveness of Gottman Group Cognitive-Systemic Educational based Intervention on Quality of Life and Relationship Patterns in Patients with Breast Cancer and Their Partners

Background objectives: Breast cancer diagnosis presents significant distress for both patients and their partners. Decrease in quality of life and disruption of marital communication patterns are among the problems experienced by patients and their spouses following breast cancer diagnosis. Psychological interventions can be effective in reducing the problems related to cancer. Therefore, the aim of this study was to determine the effectiveness of Gottman cognitivesystemic based intervention training on quality of life and relationship patterns in women with breast cancer and in their partners.Methods: This was a semiexperimental study with pretest, posttest and control group. The subjects who entered the study were randomly divided into two experimental and control groups. Both groups responded to quality of life questionnaires of cancer patients and world health organization and also Gottman rsquo;s distance and isolation Questionnaire. Then, the experimental group participated in Gottman cognitivesystemic intervention training for eight sessions of two hours. After ending the training, posttest was performed and after three months, follow up test was performed on both experimental and control groups. Data were analysed using independent ttest and covariance.Results: Data analysis indicated that mean and standard deviation of relationship pattern (21.20±6.6) and quality of life (67.22±11.79) in the experimental group after training were significantly different compared to the mean and standard deviation for relationship pattern (45.20±8.85) and quality of life (50.89±12.08) in control group.Conclusion: The results showed that cognitivesystemic intervention could be useful in improving cancerrelated problems for patients and their partners. Also, this finding can helpful for health and family professionals who are in touch with patients and their families.