رابطه سبک‌های فرزندپروری با خلاقیت: نقش واسطه‌ای کارکردهای اجرایی

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک‌های فرزندپروری و خلاقیت با تاکید بر نقش میانجی کارکردهای اجرایی در بین دانشجویان بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س) در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از این جامعه تعداد 245 دانشجو به روش در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه سبک‌های فرزندپروری بامریند، آزمون سنجش خلاقیت عابدی و پرسشنامه توانایی‌های شناختی نجاتی استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل‌سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته‌های پژوهش حاکی از آن بود که بین سبک‌های فرزندپروری با خلاقیت و کارکردهای اجرایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین مدل نقش واسطه‌ای کارکردهای اجرایی، در رابطه بین سبک‌های فرزندپروری با خلاقیت از برازش خوبی برخوردار بود. در نتیجه میتوان گفت که متغیر کارکردهای اجرایی نقش واسطه‌ای معناداری در رابطه بین سبک‌های فرزندپروری و خلاقیت دارد. بنابراین لازم است که با آگاهی بخشی به والدین در مورد انواع سبک‌های فرزندپروری به تقویت خلاقیت کودکان از طریق کارکردهای اجرایی آن‌ها کمک کرد. 

the relationship between parenting styles and creativity: the mediating role of executive functions

the purpose of the present study was to investigate the relationship between parenting styles and creativity, emphasizing the mediating role of executive functions among students. this research was a correlational study. the study population included all the students of al-zahra university (s) in the academic year 1402-1403, from which 245 students were selected using the access method. to collect data, baumrind’s parenting styles questionnaire, abedi’s creativity assessment test, and najati’s cognitive abilities questionnaire were used. the collected data were analyzed using pearson’s correlation test and structural equation modeling with the help of amos24 and spss22 software. the research findings indicated that there is a positive and significant relationship between parenting styles and creativity and executive functions (p<0.01). also, the model of the mediating role of executive functions had a good fit in the relationship between parenting styles and creativity. as a result, it can be said that the variable of executive functions has a significant mediating role in the relationship between parenting styles and creativity. therefore, it is necessary to help strengthen children’s creativity through their executive functions by informing parents about various parenting styles.