|
|
ارزیابی نظریه غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی شبهقاره، در تجدیدپذیری وحی سنت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رضایی هفتادر حسن ,قاسمی شوب محمد ,نصیریان صفر
|
منبع
|
پژوهشنامه كلام - 1400 - دوره : 8 - شماره : 15 - صفحه:185 -203
|
چکیده
|
در دو قرن اخیر، عدهای از متفکران مسلمان در شبه قاره هند، جنبشهایی را با اهدافی نوگرایانه پدید آوردند که به لحاظ نظری به برداشت های خاصی از دین منتهی شد. آنها که بعدها به قرآنیون مشهور شدند، رویکردی انتقادی، در مواجهه با سنّت نبوی داشتند. نکته محوری در مباحث همه قرآنیان شبهقاره هند، تاکید بر قرآنبسندگی و بینیازی از سنّت بود. غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی معاصر شبه قاره، از جمله شخصتهایی است که در قرآنبسندگی، تقریری نو نسبت به نظریههای قبلی دارد. از دیدگاه وی، وحی قرآن ثابت است و وحی سنت تجدیدپذیر. از آن جا که این نظریه، متاثر از نظریههای نواندیشانه غربی درباره وحی است و با نظریههای اسلامی تناقض دارد، نوشته حاضر، در صدد برآمد تا با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر منابع اسلامی به بررسی و نقد نظریهاش بپردازد. بر اساس بررسیها، نظریه پرویز چهار مولفه دارد: بر اساس آیات قرآن، فرمانهای پیامبر(ص) در حوزه سنت، مانند هر انسان دیگری در معرض اشتباه قرار دارد؛ پیامبر(ص) و اصحابش برای سنتی که در قالب حدیث ثبت شده بود، اهتمامی نداشتهاند؛ عقل برای تشریح جزئیات دین، تحت دلالت و هدایت قرآن، در تمام حالات کافی و وافی خواهد بود؛ طبق آیاتی از قرآن، وحی سنّت نسبت به غیر پیامبر(ص) خاصیت تعمیمپذیری دارد. نقدهایی که بر این مولفهها وارد است، عبارتند از: آیاتی که پرویز بر اساس آنها مدعی خطاپذیری سنّت پیامبر(ص) است، دلالتی بر این امر ندارند. برخلاف نظر وی، پیامبر(ص) و یاران او در زمان حیاتش، اهتمام فراوانی به سنت داشتهاند. ...
|
کلیدواژه
|
وحی، سنت، خطاپذیری، عقل، تجدیدپذیری، غلام احمد پرویز
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشکدگان فارابی, گروه علوم قرآن و حدیث, ایران, دانشگاه جامع امام حسین ع, ایران, دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید رجایی ارومیه, گروه معارف اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
s.nasirian@ut.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Evaluation of Ghulām Aḥmad Parwīz’s (the Qur’ānist Thinker of the Indian Peninsula) Theory on the Repeatability of the Sunna Revelation
|
|
|
Authors
|
Rezaii Haftador Hasan ,qasemi mohammad ,nasirian safar
|
Abstract
|
Although all Qur’ānists of the Indian Peninsula emphasize the Qur’ānism and needlessness to the sunna, they adopt different explications for this issue. Ghulām Aḥmad Parwīz, the contemporary Qur’ānist thinker of the Indian Peninsula, is one of the figures who has given in a new explication in this regard. His exposition of Qur’ānism is tied to his classification of the different types of revelation. In his opinion, the qur’ānic revelation is fixed, while the sunna revelation is repeatable. Since his theory about the repeatability of the sunna revelation is influenced by the Western intellectuals about the revelation and contradicts the Islamic theories, the study at hand aimed at examining and criticizing his theory. The results of this investigation show that Parwīz’s theory – which relies on the intellect, the qur’ānic verses, and the history of Islam – has four components. First, based on the qur’ānic verses, the orders of the Prophet (s) in the sunna realm (like those of any other human) is prone to mistakes. Second, the Prophet (s) and his Companions did not make efforts with regard to the sunna that was recorded in the form of Ḥadīths. Third, intellect, under the guidance of the Qur’ān, is sufficient in all conditions for the explanation of the details of religion. Fourth, according to some verses of the Qur’ān, the sunna revelation can be generalized to people other than the Prophet (s). However, there are some criticisms against these components. First, the verses that Parwīz uses to claim ...
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|