|
|
شناسایی مناسبترین راهبردهای بیابانزایی به روش بردار ویژه و مدل ویگور
|
|
|
|
|
نویسنده
|
صادقی روش محمد حسن ,خسروی حسن
|
منبع
|
مخاطرات محيط طبيعي - 1399 - دوره : 9 - شماره : 25 - صفحه:41 -60
|
چکیده
|
بیابانزایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیتهای انسانی حادث میشود. توسعه بیابان محدودیتهای بسیاری از لحاظ کشاورزی، تامین مواد غذایی، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزینههای خدماتی ایجاد مینماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه و تشدید یافته و هزینههای اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش مییابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیمگیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیمگیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخصها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (a18) با شاخص ویگور معادل صفر(q=0)، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (a23) با شاخص ویگور q=0.3083 و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (a31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرحهای کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبهبندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد. بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابان محدودیت های بسیاری از لحاظ کشاورزی، تامین مواد غذایی، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزینه های خدماتی ایجاد می نماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه و تشدید یافته و هزینه های اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (a18) با شاخص ویگور معادل صفر()، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (a23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (a31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
|
کلیدواژه
|
تکنیک بردار ویژه، تصمیمگیری چند معیاره، کنترل مخاطرات بیابانزایی، مدل ویگور، مقایسه زوجی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان, دانشکده کشاورزی, گروه محیط زیست, ایران, دانشگاه تهران, دانشکده منابع طبیعی, گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Identifying the most appropriate of combat desertification alternatives by using the Eigenvector Method and the Vikor Model
|
|
|
Authors
|
Sadeghi Ravesh Mohammad Hassan ,Khosravi Hassan
|
Abstract
|
Desertification is defined as land degradation in arid, semiarid and dry subhumid that caused as a result of various factors including climatic variations and human activities. Desertification causes many restrictions in terms of agriculture, food security, livestock rising, industry and providing service costs. This phenomenon is a process that gradually developed and accelerated and adjustment costs are increasing exponentially, so according to resource constraints and the desert area sensitivity, providing optimal Combat desertification alternatives natively is necessary to achieve success in controlling and reducing the effects of this phenomenon among different regions. Therefore, this study was performed to provide a systematic and optimal alternative in a group decisionmaking model. To this aim, at the first in the framework of Multiple Attribute Decisionmaking (MADM), indices priority was determined using the Eigenvector model. Then, alternatives priority was evaluated by the VIKOR model. Assessing selecting conditions of optimal alternatives in the context of the mentioned model showed that Prevention of unsuitable land use changes (A18), vegetation cover development and reclamation (A23) and modification of groundwater harvesting (A31) with VIKOR index of =0, 0.3083 and 0.6241were selected as the main desertification hazards control alternative in the study area, respectively. Therefore, it is suggested that the obtained results and ranking should be considered in projects of controlling and reducing the effects of desertification and rehabilitation of degraded land plans.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|