|
|
انقلاب اسلامی ایران، نظام بینالملل و نظریه انتقادی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
یزدانی الله عنایت الله ,قاسمی داریوش ,شاه قلعه الله صفی الله
|
منبع
|
دانش سياسي - 1390 - دوره : 7 - شماره : 2 - صفحه:205 -228
|
چکیده
|
انقلاب اسلامی بهعنوان پدیدهای سیاسی- فرهنگی پویا و رویدادی عمده در تحلیل نظام بینالملل با خط و مشی انقلابی ساختار و کارکرد نظام بینالملل را به چالش طلبیده و با ارایه اصل عدالتمحوری و خداجویی در پی جایگزین کردن حقیقت اخلاق و دیانت در ساختار و کارکرد نظام بینالملل بوده و با ایدیولوژی اسلامی خود مبنی بر اصول عابد و معبود و دنیا و آخرت ساختار حاصل از تقابل نظام کمونیسم- سرمایهداری را بر تقابل ماتریالیسم و معنویتگرایی تغییر داده و با رویکردی ارزشی- انقلابی و با نفی وضع موجود خواستار ایجاد نظامی کارکردی خارج از سیستم منبعث از قدرت. ساختار، کارکرد و گفتمان حاکم را نه جوابگوی سرشت بشر بلکه عامل به بند کشیدن انسانیت میداند و با پشتیبانی از حرکتهای رهاییبخش و ترویج استبدادستیزی و استکبارستیزی، مستضعفان را نوید خلیفه الهی میدهد. سوال اصلی تحقیق این است که، همانگونه که نظریه «انتقادی» به دگرگونی اجتماعی، چه در سطح داخلی و چه در سطح نظام بینالملل علاقهمند است، انقلاب اسلامی در چه دگرگونی در سطح داخل و نظام بینالملل داشته است؟ در این مقاله سعی شده است از طریق روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای- اینترنتی به این سوالات پاسخ داده شود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که انقلاب اسلامی با شعار محوری «نه شرقی- نه غربی» ضمن سعی بر حفظ امالقری، صدور انقلاب را مبنای حرکت عدالتمحور خود قرار داده و ضمن طرد قواعد حاکم بر نظام بینالملل خواستار ایجاد نظم منتهی به حقیقت بود.
|
کلیدواژه
|
نظریه انتقادی ,انقلاب اسلامی ,نظام بینالملل ,تغییر وضع موجود ,صدور انقلاب و امالقری
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|