چرا در فرهنگ عامّه پایان شاهنامه خوش پنداشته می شود؟
|
|
|
|
|
نویسنده
|
اردستانی رستمی حمیدرضا
|
منبع
|
فرهنگ و ادبيات عامه - 1396 - دوره : 5 - شماره : 17 - صفحه:95 -115
|
چکیده
|
مَثَلِ «شاهنامه آخرش خوش است» از پرآوازهترین مَثَلها در فرهنگ ایرانی است. هنگامیکه برای کسی امری ناخوش رخ میدهد و دیگری بِدان خشنود است، در واکنش این سخن را بهکـار میبرد. میدانیم که شاهنامه با تازشِ تازیان به ایران پایان میپذیرد؛ پس چگونه است که پایان آن را خوش پنداشتهاند؟ در پاسخ، گروهی «خوش» را در معنای تهکّمی، یعنی ناخوش دانسته و گروهی دیگر، «خوش» را در معنای اصلی واژه پنداشتهاند. نگارنده از یک سو این احتمال را میدهد که پایانِ خوشِ شاهنامه به کینکشی از کُشندۀ یـزدگـرد سوم بازمیگردد. در باور ایرانی انتقام از کُشندۀ شاه، واجب و مقدّس بوده است و آشکارا این را در جاهای گوناگون شاهنامه میبینیم؛ پس از آن روی کـه بیژن، ماهویِ سوری را میکُشَد و بدینسان انتقامِ خونِ یزدگرد را میگیرد، پایانِ شاهنامه را خوش پنداشتهاند. از سوی دیگر، مَثَلِ پرآوازه را میتوان از جملۀ ادبیاتِ آخرالزّمانی (پیشگوییِ استقرار دوبارۀ قدرت ایرانیان) پنداشت که پس از سقوط صفویه بهدست بیگانگان، در میان مردم رواج یافته است؛ چنانکه با سقوط ساسانیان، این گونۀ ادبی مرسوم میشود.
|
کلیدواژه
|
آخر شاهنامه، خوش، تهکّم،یزدگرد سوم، انتقام، ادبیات آخرالزّمانی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
h_ardestani_r@yahoo.com
|
|
|
|
|