>
Fa   |   Ar   |   En
   الگوی نقش معرف کارکرد در قصه‌های عامیانۀ طنزآمیز ایرانی  
   
نویسنده حری ابوالفضل
منبع فرهنگ و ادبيات عامه - 1397 - دوره : 6 - شماره : 20 - صفحه:49 -70
چکیده    این مقاله قصه های عامیانۀ طنزآمیز ایرانی را بر اساس دو الگو بررسی و تحلیل می کند: الگوی نقش معرف کارکرد و کارکرد موجد نقش که عمدتاً ماخوذ از رویکردها و الگوهای ساختارنگرانه به ویژه الگوی برمون محسوب می شوند. همۀ بحث این است که الگوهای سنتی در مطالعۀ قصه های عامیانه و به ویژه شاخص تیپ و موتیف در طبقه بندی آرنه تامپسون نمی تواند به تمامی وجوه، این قصه ها را نشان بدهد و لازم است از الگوهای عمدتاً ساختارنگرانه ای دیگر سراغ گرفت که در این میان الگوی نقش معرف کارکرد و کارکردِ معرف نقش پیشنهادی برمون به تاسی از رویکرد پراپ (1928/1961)، کارآمدتر می تواند وجوه مضمونی و ساختاری قصه های عامیانۀ طنزآمیز ایرانی را نشان بدهد. از این رو، این مقاله از رهگذر روش مفهومی تجربی و با توسل به تحلیل یک نمونه از قصه های طنزآمیز، تلاش می کند ضمن بازتعریف برخی مفاهیم اصلی مانند لطیفه، جوک، قصه و مرور طبقه بندی آرنه تامپسون مارزلف، قصه های طنزآمیز ایرانی و به ویژه قصه های احمقان را از منظر الگوی نقش معرف کارکرد طنزآمیز و کارکرد طنزآمیر موجد نقش طنزآمیز بررسی کند. بر این اساس، قصۀ عامیانۀ طنزآمیز واحد روایی خودبنیادی تعریف می شود که یک فرد یا عده ای از افراد به واسطۀ کنش های احمقانه/ زیرکانه ای که انجام می دهند، واجد نقش احمق/ زیرک می شوند.درواقع نقش احمقان معرف کارکرد آن ها و کارکرد آن ها در داستان، معرف نقش آن هاست.
کلیدواژه قصۀ طنزآمیز، نقش معرف کارکرد، کارکرد معرف نقش، قصۀ احمقان، سنخ‌شناسی.
آدرس دانشگاه اراک, ایران
پست الکترونیکی a-horri@araku.ac.ir
 
   A Survey of Role Defining Function Model in Iranian Humorous Folktales  
   
Authors Horri Abolfazl
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved